جایگاه کارگر و سرمایه دار در اشعار فرخی یزدی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 843

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP03_060

تاریخ نمایه سازی: 19 تیر 1398

چکیده مقاله:

در جهانی پر سرو صدا که آه و ناله مظلومان و کارگران از جور و ستم مالکان و سرمایه داران در آسمان طنین انداز است، میرزا محمد فرخی یزدی به سال 1306در زیر این سقف پرهیاهو چشم به دنیایی نابرابر می گشاید، و به دنبال صاحبان این ناله ها روان میگردد، تا اینکه در ادبیات کشور خویش به خاطر رواج ادبیات کارگری و دفاع از محرومین، جایگاه ویژگی برای خود باز میکند. او در اشعارش از چهره ی واقعی سرمایه دار و کارگر پرده بر میدارد و این جایگاه را با مضامینی چون: آه وناله ی کارگر، ستم سرمایه دار بر کارگر، درد و رنج کارگر،وضعیت نابسامان کارگر، بی بندوباری سرمایه دار به باد انتقاد میگیرد. با تحلیل این مضامین در اشعار فرخی آشکار میشود که کارگر چهرهای مظلوم، درمانده، رنجور و محروم و سرمایه دار چهرهای ظالم، درنده،بی بندو بار وجبار دراشعار فرخی دارد و بدیهی است که این سرمایه دار در چنین جامعه ای خون کارگر را در شیشه میکند.

نویسندگان

سعید محرمی

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز،ایران،تبریز

کامران پاشایی فخری

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز،ایران،تبریز

ندا یانس

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز،ایران،تبریز.