بررسی رابطه افسردگی، اضطراب و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض سوختگی
محل انتشار: هشتمین کنگره بین المللی سوختگی
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 570
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NCBMED08_178
تاریخ نمایه سازی: 18 تیر 1398
چکیده مقاله:
مقدمه: سوختگی آغاز یک فاجعه برای شخص، خانواده و جامعه است. بیماران مبتلا به سوختگی که باید اقدامات درمانی دردناک را تحمل کنند، اغلب درجه بالایی از اضطراب را تجربه می کنند. عوامل روانی مانند افسردگی و اضطراب، پاسخ شایع افراد بعد از ترومای جسمی بویژه سوختگی است. کیفیت زندگی، درک مشخصی از میزان رضایت از زندگی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی و خانوادگی، امید به زندگی و سلامت روانی بیمار است. در این پژوهش هدف بررسی رابطه افسردگی، اضطراب و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض سوختگی است. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی با طرح همبستگی است، گروه نمونه به تعداد 90 نفر از بین بیماران سوختگی (20 تا 60 درصد) یک هفته ترخیص شده از بیمارستان طالقانی اهواز در مراجعه به درمانگاه تخصصی به صورت تصادفی انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و پرسشنامه اختصاصی سنجش کیفیت زندگی بیماران سوختگی (BSHS) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد بین افسردگی (r=-0/54, p<0/01) و اضطراب (r=-0/51, p<0/01) با کیفیت زندگی بیماران سوختگی رابطه معکوس معنی دار، و بین حمایت اجتماعی ادراک شده (r=-0/34, p<0/01) با کیفیت زندگی آنها رابطه مستقیم وجود دارد. یافته ها حاکی از کیفیت زندگی پایین بیماران سوختگی (12/56±46/90) و افسردگی (3/25±9/53) و اضطراب (3/22±10) بالای آنهاست. نتیجه گیری: غربالگری به موقع افسردگی و اضطراب بیماران دارای عوارض سوختگی و بالا بردن کیفیت مراقبت توسط پرسنل درمان و خانواده های بیماران و همچنین افزایش حمایت اجتماعی از آنها به تدوین برنامه ها و مداخلات حمایتی لازم کمک کرده و باعث بهبود کیفیت زندگیشان می شود.