رابطه میان عرف موخر و معاهده در چارچوب ماده 10 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی
محل انتشار: فصلنامه پژوهش حقوق عمومی، دوره: 19، شماره: 58
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 534
فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PLR-19-58_006
تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1398
چکیده مقاله:
معاهده به عنوان یک سند بین المللی با عرف ارتباط تنگاتنگی دارد. اساسنامه دیوان کیفری بین المللی نیز به عنوان یک معاهده بین المللی در ماده 10 به امکان همزیستی میان عرف و معاهده اشاره نموده است. با درج این ماده در اساسنامه این سوال مطرح می شود که آیا دیوان، موظف به تبعیت از عرف موخر بر اساسنامه است و آیا دیوان ها و دادگاه های کیفری دیگر می توانند عرف های موخر بر اساسنامه دیوان را در نظر گیرند و یا موظف به تبعیت صرف از اساسنامه خود هستند. علاوه براین، ارتباط اساسنامه با عرف های موجود مطرح می شود. همچنین این مساله که حوزه اجرایی این ماده کجاست و منظور از قواعد موجود و در حال توسعه حقوق بین الملل چیست و جایگاه اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و اثر قهری آن یعنی عطف به ماسبق نشدن به ذهن متبادر می شود.
نگارنده در این پژوهش به این نتیجه رسید که تهیه کنندگان پیش نویس اساسنامه، ماده 10 را به عنوان یک تاکتیک ارتباطی میان حقوق مندرج در اساسنامه رم و حقوق خارج از اساسنامه تعبیه نمودند تا مسیر رشد و توسعه حقوق بین الملل کیفری و توجه به عرف های موخر همچنان باز باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
هیبت الله نژدی منش
هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
هاجر راعی دهقی
دانشجوی دکتری حقوق بین الملل عمومی دانشگاه علامه طباطبایی (نویسنده مسئول)
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :