تقابل اخلاق و ضداخلاق از منظر اسلام در جامعه امروز

شلی کیگن در 1989 در مرزهای اخلاق اخلاق را این گونه تعریف کرد. اخلاق شما را ملزم می کند عملی انجام دهید که بتوان به نحو معقولی انتظار داشت که به بهترین پیامد منجر شود. اما چه اندیشه ای اخلاقی و چه اندیشه ی ضد اخلاقی است اخلاق لغتی است شایع در زبان همه مردم دنیا به هر زبانی لغتی معادل این لغت هست . اما اخلاق در عین اینکه در زبان همه مردم دایر است و همه مردم خیال می کنند که ان را می شناسند و می توانند تعریف بکنند از مشکل ترین لغات است برای تعریف کردن. تاکنون تعاریف مختلفی از اخلاق عرضه شده اند. اما تاکنون به موضوع تقابل اخلاق و ضداخلاق از منظر اسلام در جامعه امروزی پرداخته نشده است به همین دلیل برانم تا به جای تلاش برای عرضه تعریفی جامع و مانع از اخلاق و انواع آن تصاویر متعددی از موضوع پیش رو را عرضه کنم تا شاید با کنارهم قراردادن آن تصاویر بتوان شمایی کلی در ذهن مجسم کرد.بشر از دیر باز درگیر کاوشی کلی درباره امور خوب رفتار براساس ان امور در حوزه شخصی و توصیه به لزوم انجام چنان رفتاری در حوزه عمومی و اجتماعی بوده است. وقتی ماهیت چیزی را مورد مطالعه قرار می دهیم با حقایق جدیدی درباره ان روبه رو می شویم. که پیش از مطالعه از آن اگاه نبودیم اما اخلاق چیزی است که بیشتر ما حتی پیش از مطالعه اکادمیک با ان اشناییم. همه جوامع دارای مجموعه ای از موازین اخلاقی اند. و بیشتر مردم پیش از رسیدن به بزرگسالی با این موازین اشنا می شوند. ما با یادگیری از مراجع اخلاقی مختلف در جامعه مانند والدین و معلمان خود یاد میگیریم که نباید شخص بی گناهی را بکشیم دزدی کنیم یا دروغ بگوییم. ما می دانیم دروغ گفتن کار بدی است اما در موارد می تواند موجه باشد علاوه بر آن غالبا ملاحظات گوناگون در تعارض باهم قرار می گیرد. و گاها دچار تعارض می شویم که کدام اخلاق و کدام یک ضداخلاق است اصلا دیدگاه اسلام نسبت به این موارد چگونه است. در این مقاله تلاش شده تا موارد فوق بررسی شود و نتایج آن به صورت رساله ای در اختیار همگان قرار بگیرد.

کلیدواژه ها:

اسلام ، اخلاق ، ضداخلاق ، جامعه مدرن