دیروز و امروز فارسی و ادب فارسی (در مقایسه با زبان هایی که در تعامل با آنها قرار دارد)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 681

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CIIC01_023

تاریخ نمایه سازی: 8 تیر 1398

چکیده مقاله:

جامعه زبانی در بزنگاه تحولات عمیق اجتماعی ، سیاسی و ایدئولوژیک تغییرات زیادی می پذیرد. همسو و همزمان نبودن تغییرات باعث می شود در تعامل زبانی و ادبی و حتی اندیشگانی دچار سوء تفاهم شویم. آنچه در ادبیات، نقد ادبی و سبک شناسی زبان و ادب فارسی امروز تاثیر می گذارد طبعا سخنان علمی برآمده از تمدن غربی با زبانهای انگلیسی و فرانسه و آلمانی است .از سوی دیگر همسایه ها و هم دینان فارسی زبانها هم از تفکرات و عواطف خود بر این زبان اثار زیادی برجا می گذارند. تاریخ تحولات زبانهای اروپایی و امریکایی با تاریخ تحول زبان فارسی همسو نیست. شاید این امر بدیهی جلوه کند ولی نکته مهم این است که حتی همسایه ها و هم دین های ایرانیان نیز از تحولاتی برخوردارند که زبان فارسی را در عرصه تحولات می توان تنها و منحصر به فرد دانست.قرن های 15 تا 18 را می توان سالها و دوره هایی تلقی کرد که در اکثر زبانهای جهان تغییرات بزرگی اتفاق افتاده است و از کشورهای اروپایی یا روسیه تا کشورهای همسایه از عربی گرفته تا هندی و اردو همگی در معرض این تحولات دگرگون شده اند.ورود مغول به ایران ، طی دوره ایلخانی و سپس ورود به دوران صفوی تاریخ زبان و ادب فارسی را از همه این کشورها مجزا می کند. علیرغم حرکتهای اجتماعی خروج از تسلط کلیسا و تسلط زبان لاتین و حتی برکنار گذاشتن سنت های زبان یونانی و گرایش به زبان های قومی و محلی و رسمیت بخشیدن به گرایش های هنری و علمی زبان که باعث می شود دورانی از بلوغی خاص در اروپا ببینیم ، زبان فارسی به سوی استقرار قدرت خود در نواحی گسترده تری حرکت می کند.کمتر زبانی است که گویشوران امروزی آن بتوانند کتابهای ادبی و حتی غیر ادبی 1000 و بلکه هزار و چهار صد سال قبل خود را بخوانند. عجیب است که زبان احساس جوانان یک جامعه مانند آنچه در ایران امروز درمورد سعدی می بینیم بتواند بازبان شعر شاعری مربوط به 700 سال پیش آمیخته گردد.این ارتباط و سیر بی دگرگونی بنیادین زبان و ادب فارسی با آثار ادبی پیشین خود ویژگی های خاصی را ایجاد می کند ومشکلاتی را در فهم مکاتب فکری و اصطلاحات اجتماعی و ادبی ملل مختلف پیش می اورد. از قبیل آن که ما در درک مفاهیمی چون مدرنیته، ساختار کلاسیک و بحث های سنتگرایی چندان قابل مقایسه مستقیم با حتی همسایه های خود نیستیم...ما در این تحقیق از روش جامعه شناسی زبان بهره می بریم و از محدوده زبان به عرصه ادبیات و مضامین و مفاهیم مطرح در اثار ادبی عدول خواهیم کرد. برای محدود کردن حوزه پژوهش در این مقاله به اشتراکات و تفاوت های زبانی و ادبی فارسی با چند زبان اروپایی و چند زبان همسایه اکتفا خواهد شد.

نویسندگان

نسرین فقیه ملک مرزبان

عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا