بررسی تاثیر نظریات فلاسفه و جامعه شناسان در هنر پسا مدرن
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 514
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SPCONF04_061
تاریخ نمایه سازی: 3 تیر 1398
چکیده مقاله:
هنر پست مدرن از پیشرفت، گام به گام رهایی یافت ودر نتیجه آزاد بود تا منبع الهام خود را در هر جایی جستجو کند و به جای اینکه با واکنش نسبت به ویژگی های سبک پیشین، در تلاش برای پیشبرد سبکی جدید باشد، می توانست، واصولا می بایست، از هر دوره ای که مایل بود بهره گیرد. از آن گذشته دیگر لازم نبود که حتما خود را به هنر زیبا با هنر والا محدود کند، بلکه می توانست در جای خود از مصالح و موضوعات و تکنیک های فرومایه تر ویا صنایع دستی نیز اقتباس نماید. اقتباس می توانست شکل های مختلف به خود گیرد کپی، اثر التقاطی، ارجاع های پرکنایه، تقلید، تکثیر وغیره اما بدون اینکه ذره ای ادعای نوآوری داشته باشد، به دنبال تاثیرگذاری بود. (آرچر، 149:1394). پست مدرنیسم روی دیگری نیز داشت که با تفکرات فلاسفه و جامعه شناسانی از قبیل آرتور دانتو، جرج دیکی و هوارد بکر که نقش عمده ای در نحوه چگونه بودن اثر هنری ایفا نمودند، پیوند خرده است حال آنکه پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی نگرش فلاسفه و جامعه شناسان این عصر بپردازد و تاثیر آنها را در روند شکل گیری اثر هنری بازشناسد.در این روند با ارزیابی دیدگاه های هریک از آنها روش تحقیق پژوهش را علی توصیفی تحلیلی انتخاب نمودیم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سمیه ولی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر دانشکده هنر و معماری تهران مرکز