رابطه ناگویی هیجانی وسبک های دلبستگی با بازتوانی و نوتوانی در بیماران سرطانی و سطوحی از عدم قطعیت در این بیماری در شهرستان دزفول
محل انتشار: همایش ملی مراقبت مبتنی بر نوتوانی و بازتوانی
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 435
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RCMED01_159
تاریخ نمایه سازی: 3 تیر 1398
چکیده مقاله:
سابقه و هدف: امروزه سرطان یکی از علت های اصلی مرگ است. مبتلایان به سرطان از زمان تشخیص بیماری و شروع درمان،با سطوح بالایی از تنش های روانی مواجه می شوند و به علت پیچیدگی هایی که در درمان و علایم بیماری دارند، سطوحی از عدمقطعیت در بیماری نیز مطرح است که ناشی از مشکلات مربوط به ناتوانی در انجام فعالیت های روزمره ، عدم کفایت درمان ونگرانی در مورد عود بیماری است.توانبخشی قسمت مهمی از برنامه مراقبتی بیماران مبتلا به سرطان می باشد. به همین منظورهدف این پژوهش بررسی رابطه ناگویی هیجانی و سبک های دلبستگی با بازتوانی و نوتوانی در بیماران مبتلا به سرطان و سطوحیاز عدم قطعیت در این بیماری در شهرستان دزفول می باشد.مواد و روش ها: روش این پژوهش همبستگی بوده و با استفاده از پرسشنامه های RAAS ،FATS-20 و پرسشنامه محقق ساخته در نمونه آماری 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان در جامعه آماری بیمارستان ها و کلینیک های تخصصی شهر دزفول ازهر دو جنس مرد و زن انجام گرفته است.یافته ها: طبق نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون با روش ورود (Enter)، ضریب همبستگی چند متغیری برای ترکیب خطی ناگویی هیجانی و سبک های دلبستگی با بازتوانی و نوتوانی در مردان وزنان مبتلا به سرطان در شهرستان دزفول برابر با MR=0/603 و RS=0/363 می باشد که در سطح 0/05 معنادار می باشد. بنابراین فرضیه پژوهش تایید می گردد. با توجه به مقدار ضریب تعیین ((RS(R(2)، مشخص شده که 36 درصد واریانس بازتوانی و نوتوانی در مردان وزنان مبتلا به سرطان در شهرستان دزفول توسط متغیرهای پیش بین (ناگویی هیجانی و سبک های دلبستگی) قابل تبین می باشد. از میان متغیر های ناگوییهیجانی و سبک های دلبستگی به عنوان متغیرهای پیش بین، متغیر ناگویی هیجانی با مقدار t=4/09 و سطح معناداری p=0/001 در سطح 0/05 معنی دار می باشد. نتیجه گیری : این اولیت بندی از قدرت پیش بینی کنندگی هر کدام از متغیرها نسبت به متغیرهای دیگر برای پیش بینیکنندگی بازتوانی و نوتوانی در مردان و زنان مبتلا به سرطان در شهرستان دزفول گواهی می دهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ناهید افشاری
کارشناس روانشناسی دانشگاه پیام نور درفول