سابقه و هدف: یکی از عوامل مهم برای ایجاد کیفیت بالای آموزشی و تسهیل دستیابی به موفقیت، تقویت خود پندارهمیباشد که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرارگرفته است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر
قصه های قرآنی بر خودپندارهکودکان دبستانی انجام شد.مواد و روشها: این مطالعه یک طرح تجربی کلاسیک از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه مداخله و کنترل با روش نمونه گیری تصادفی ساده (1395) بر روی 60 کودک دبستانی 12-7 ساله شهرستان گنبد کاووس انجام شد. در گروه مداخلهجلسه قصه گویی (هفته ای دو جلسه ی 60 دقیقه ای) انجام شد. نمونه های پژوهش ابزار
خودپنداره پیرزهریس را در دو نوبتتکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی مستقل و تی زوج و نرم افزار آماری SPSS16 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج،
خودپنداره کلی در گروه کنترل (4/57±57/20) و در گروه آزمون (3/85+62/63) می باشد که نشان دهنده اختلاف معنی داری است (p=0/001). آزمون تی مستقل بین هیچ کدام از ابعاد
خودپنداره کودکان دبستانی در گروه آزمون وکنترل اختلاف معناداری را نشان نداد. آزمون تی مستقل تفاوت میانگین ابعاد
خودپنداره کو دکان دبستانی در گروه آزمون و کنترل را با اختلاف معناداری نشان داد. همچنین اختلاف معنی داری در
خودپنداره کودکان در جلسات قبل و بعد از قصه گویی دراما اختلاف معنی داری در
خودپنداره کودکان در جلسات قبل و بعد از قصه گویی در گروه آزمون وجود داشت (p<0/005).نتیجه گیری :
خودپنداره در گروه قصه قرآنی افزایش یافته است. بنابراین می توان گفت مداخله قصه گویی بر میزان خودپندارهکودکان دبستانی تاثیر دارد. قصههای قرآنی باعث مثبت شدن شناخت کودکان از خود و در نتیجه سلامت روان آنان میگردد.آزمون تی مستقل بین هیچ کدام از ابعاد
خودپنداره کودکان دبستانی در گروه آزمون