بازتوانی در مددجویان با اختلال وسواس جبری: بر اساس الگوی پندر

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 386

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RCMED01_002

تاریخ نمایه سازی: 3 تیر 1398

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: بیماری وسواسی- اجباری یک بیماری مزمن باشیوع 2% الی 3% درجوامع عمومی وطبق برآوردها 40 % درجامعهایرانی است .یکی از روشهای موثر در کمک به مبتلایان به بیمارهای مزمن جهت غلبه ،کنترل و سازگاری مثبت با علایم بیماریارتقاء سطح سلامت با تغییر در شیوه زندگی مبتلایان میباشد. هدف این پژوهش بازتوانی مددجویان با اختلال وسواس جبری براساس الگوی پندر در جهت ارتقاء سبک زندگی و سلامت مبتلایان بود.مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی از نوع یک گروهی قبل و بعد از مداخله بود که برروی 8 نفر از بیماران وسواس اجباریکه به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند، در دو جلسه 60 دقیقه ای به فاصله یک هفته در دو گروه چهار نفری با پیگیری سه ماه در بیمارستان گنجویان شهر دزفول انجام شد .ابزار این مطالعه پرسشنامه استاندارد ارتقای سلامت (Health Promoting Lifestyle Profile) و سیاهه مادسلی (Maudsley Obsessional-Compulsive Inventory) جهت شناسایی علایم بیماری وسواس بود .اطلاعات بعد از جمع آوری توسط آمار توصیفی )میانگین، انحراف معیار، جدول( و آماراستنباطی (آزمون ویلکاکسون) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش اختلاف معنیداری را بین میانگین نمرات شیوه زندگی ارتقاء دهنده سطح سلامت قبل و بعد از مداخله نشان داد (p=0/01) وبرنامه های آموزشی موجب افزایش معنی دار میانگین شیوه زندگی ارتقاء دهنده سلامت در شش بعد به جزء مسئولیت پذیری و معنویت شد. گر چه میانگین نمرات علایم بیماری وسواسی – اجباری بعد از مداخله کاهش یافته بود ولیکن این اختلاف معنیدار نبود (P=0.054). با این وجود این اختلاف در زیر مقیاس های تردید – وظیفه شناسی و بازبینی (P=0/04) ازعلایم وسواسی – اجباری معنی دار بود. نتیجه گیری: با وجود محدودیتهای موجود در این پژوهش جهت تعمیم نتایج ازجمله تعداد کم نمونه ها وعدم وجود گروهکنترل ولیکن با توجه به نتایج، این پژوهش میتواند یک مطالعه اولیه در زمینه تاثیر برنامه های آموزشی ارائه شده توسط پرستارانجهت ارتقاءسطح سلامت مبتلایان به بیماری مزمن وسواسی- اجباری باشد.

نویسندگان

مریم رادمهر

استادیار، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول، دزفول، ایران

لیلا نیسی

استادیار، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول، دزفول، ایران

طاهره اشک تراب

استاد، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران