کارکرد معنابخشی دین در انسان شناسی
محل انتشار: کنگره انسان شناسی زیستی و علوم انسانی
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 603
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CBAH01_025
تاریخ نمایه سازی: 3 تیر 1398
چکیده مقاله:
انسان شناسی دین یکی از شاخه های مهم انسان شناسی فرهنگی است. رهیافت انسان شناسی به دین که متضمن مطالعه ای جامع در پدیده های دینی در زمینه فرهنگی آنها است، درصدد مطالعه عقاید، اخلاقیات، مناسک و عبادت ها و آداب و رسوم جوامع ابتدایی (Primitive Societies) است تا با گردآوری اطلاعات مربوط به این زمینه، به فرضیه ها و نظریه هایی در باب اشکال اولیه دین ومراحل تاریخی شکل گیری اندیشه های دینی دست یابد. انسان شناسی دین، انسان را به مثابه موجودی مورد مطالعه قرار می دهد که با آنچه خود مافوق طبیعی یا امر قدسی می پندارد، وارد رابطه شده و از خلال این رابطه به ساختن و دگرگون کردن نمادها دست می زند. از نظر انسان شناسان، دین دارای کارکردهای اساسی در زندگی فردی و اجتماعی است، که یکی از مهمترین آنها کارکرد معنابخشی است. اینکه در حقیقت چه عاملی به زندگی انسان ها معنا می بخشد، موضوعی است که نظر اکثر اندیشمندان را به خود معطوف داشته است. به طور کلی همه آنها روی این موضوع اتفاق نظر دارند که دین دارای ویژگی خاصی است که زندگی فردی و اجتماعی انسان ها را معنادار و هدفدار می سازد. انسان شناسان بی معنایی در زندگی انسان را تهدید بسیار بزرگ و جدی می دانند که پوچی و بی هدفی را به دنبال دارد. اما دین با سامانمند و هدفدار نشان دادن زندگی آن را برای انسان ها معنا دار می سازد. مخصوصا اگر دین را امری الهی و فوق طبیعی بدانیم که از جانب خدا برای هدایت انسان آمده است. دین با سه مساله سردرگمی، رنج و شر سروکار دارد و می کوشد آنها را تشخیص داده و تبیین کند. این مسائل تنها با ارتباط یافتن با قلمرو گسترده تری از واقعیت، معنی دار می شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
قربان علمی
دانشیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه تهران