سنت گرایی و تجدد گرایی بهار و نیما و نقش زن در پاره ای از اشعار آن دو شاعر

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 398

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAHAR01_063

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398

چکیده مقاله:

هدف از این پژوهش ، بررسی نقش زن و جایگاه او در اشعار ملک الشعرای بهار و نیما یوشیج و مقایسه این دو شاعر بزرگ از لحاظ سرودن و پرداختن به اشعار نو و سنتی است .در همین راستا ، ابتدا میزان پرداختن بهار به اشعار جدید و نو مورد بررسی قرار گرفت. اگرچه گفته های ضد و نقیضی در این رابطه وجود داشت ، و این شاعر را گاهی سنت گرای صرف و گاهی خواهان تجدد گرایی می دانستند ، با این وجود ، بهار فردی بود که با حفظ اسلوب و قوانین قدیمی ، در حیطه تجدد نیز اشعاری سروده است ؛ ولی تبحری که در سرودن اشعار سنتی به ویژه در قالب قصیده داشت ، شامل اشعار نو نمی شد. تعداد اشعار او در این قالب ها ، گویای همین امر است . سپس تمام اشعار ملک الشعرای بهار در قالب های مسمط ، مخمس ، ترکیب بند ، ترجیع بند و دو بیتی ها و نیز پاره ای از قصاید او با مضمون زن ، مورد بررسی قرار گرفت و هر شعری که در آن از زن در قالب کلماتی از جمله مادر ، ناموس ، دختر و یا حتی خود زن ، سخن گفته شده بود ، با بیان محتوای مربوطه ، ذکر شده است. بررسی ها نشان داد که برخی مفاهیم اشعار بهار در دیوان نیما وجود نداشت و برخی مفاهیم اشعار نیما ، در قالب فکری بهار بیان نشده بود. با وجودی که مضمون قصاید بهار بیشتر وصفی ، وطنی ، حماسی ، انتقادی ، عرفانی ، پند و اندرز یا شکوائیه و طنز یا در منقبت و رثای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) است ، ( عظیمی،1387، 384) نتیجه ی تحقیق ، نشان داد که قصاید بهار ، بیشتر از سایر قالب های شعری او ، به زن پرداخته است ؛ به گونه ای که علاوه بر قصایدی که در آنها به صورت جزئی ،از زن صحبت شده، دو قصیده ی او منحصرا با نام های ای زن و زن شعر خداست می باشد . بنابراین ، می توان نتیجه گرفت که بهار برای بیان دیدگاه خود از زن ، قالب قصیده را مناسب تر یافته است.

نویسندگان

زهرا چکنی

دانشجو دوره کارشناسی علوم تربیتی،دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید هاشمی نژاد، مشهد