نقش های ششگانه زبان در ادبیات تعلیمی (با تکیه بر قصیده نفس انسان ملک الشعرا بهار)

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 800

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAHAR01_020

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398

چکیده مقاله:

ملک الشعرای بهار از برجستگان شعر کلاسیک قرن معاصر است که در قالب قصیده شهرتی چشمگیر دارد. بیشتر قصاید او سرشار از مضامین حکیمانه و تعلیمی است و همچون سایر اشعار تعلیمی او با آموزه های اخلاقی و مذهبی گره خورده است. مقاله حاضر سعی دارد با توجه به اهمیت کارکرد نقش های زبان در القای مفاهیم، به تحلیل و بررسی کار کرد آنها در ادبیات تعلیمی بر اساس الگوی یاکوبسن، زبان شناس معاصر، بپردازد. به این منظور یکی از قصاید ملک الشعرای بهار را که سرشار از آموزهای تعلیمی و اخلاقی است از حیث میزان تاثیر هر یک از نقش های زبانی در جهت انتقال آموزه های تعلیمی، مورد واکاوی قرار می دهد. یاکوبسن در به کارگیری نظریه ارتباط در ادبیات، قائل به شش مولفه ارتباطی است: 1- پیام (اثر ادبی) 2- فرستنده پیام (نویسنده یا شاعر) 3- گیرنده پیام (مخاطب - خواننده) 4- رمز (قواعد و هنجارهای زبان) 5- زمینه تماس ( موقعیت های اجتماعی و فرهنگی) 6- مجرای ارتباطی تماس (کلمات یا اصوات). بر این اساس در ادبیات تعلیمی عموما و در قصیده مورد بررسی خصوصا، مولفه سوم یعنی مخاطب، محور اصلی فرایند ارتباط به شمار می رود و از میان نقش های شش گانه زبان (ترغیبی، عاطفی، همدلی، ادبی، فرازبانی و ارجاعی) نقش ترغیبی به عنوان نقش عمودی و اصلی و بقیه به عنوان نقش وسیله ای و فرعی محسوب می شود. این امر خود حاکی از آگاهی و تسلط شاعر بر فنون سخنوری و معیارهای بلاغت در زبان فارسی است.

نویسندگان

عفت نجارنوبری

عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب