مولفه های پدیدارشناسی هوسرلی
محل انتشار: فصلنامه ادبیات عرفانی، دوره: 5، شماره: 9
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 581
فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JMLK-5-9_007
تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398
چکیده مقاله:
مثنوی معنوی جلالالدین محمد مولوی(604-672ه.ق) دربردارنده شناختشناسی ویژهای است که شناختن آن در فهم جایگاه اثر و تفکر شاعر اهمیت زیادی دارد. مولفههای این شناختشناسی، گاه بهطور شفاف بیان شده است و گاه از متن داستانها و عملکرد شعرشناختی قابل پیجویی است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعه استقرایی، بررسی و تحلیل شواهد متعدد از مثنوی معنوی و تطبیق آن با مبانی نظری پدیدارشناسی هوسرلی است، نشان میدهد که مهمترین مولفهها و الزامات شناختشناسی مثنوی با مبانی نظری و الزامات عملی پدیدارشناسی هوسرلی (فنومنولوژی) همخوانی دارد و این دریچهها قرنها پیش در تفکر مولوی گشوده شده است. مشترکات قابل تطبیق شناختشناسی مثنوی و پدیدارشناسی هوسرلی عبارت است از: اعتقاد به نگرش استعلایی و محوریت من اندیشهمند(اگو) یا من زفت ، تعلیق پیشفرض در کنش شناختی، رد دانش نقلی و تقلیدی، تاکید بر محوریت ادراک بیواسطه، شهود، تجربه فردی و دانش تحقیقی، باور داشتن به ادراک حسی در مورد پدیدههای مادی و امور دنیوی، فراواقع جویی و نگاه ماورایی، اعتقاد به تاویل. تحلیل نشان می دهد که کنارزدن حجاب، کشتن نفس و انزواطلبی عرفانی که درحقیقت به منظور مراجعه به خود شیء، حذف حواشی کنش شناختی، کسب ادراک شهودی صورتمیگیرد، همخوان با رویکرد پدیدارشناسی است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
علی اکبر سام خانیانی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند