بررسی رابطه مدیریت دانش استراتژیک با مهارتهای فردی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت پارس خودرو)

تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش استراتژیک با ابعاد(دانش مشتری،روابط ذینفعان،بینش محیط کسب وکار،حافظه سازمانی،دانش در فرآیندها،دانش در تولیدات و خدمات،دانش کارکنان) با قابلیتهای فردی کارکنان انجام گرفت.روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. در این تحقیق کلیه کارکنان شرکت پارس خودرو به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند و سپس با استفاده از فرمول کوکران تعداد 364 نفر از کارکنان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند.به منظور سنجش و اندازه گیری های متغیر های تحقیق(هفت بعد مدیریت دانش استراتژیک و چهار بعد قابلیتهای فردی کارکنان) به ترتیب از پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش گوپتا و شرما ( (2015 و پرسشنامه استاندارد قابلیتهای فردی کارکنان احمدی (1388) استفاده شد.برای سنجش رابطه مدیریت دانش استراتژیک با قابلیتهای فردی کارکنان در از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد.نتایج حاصل بیانگر این واقعیت بود که رابطه معناداری بین مدیریت دانش استراتژیک با قابلیتهای فردی کارکنان در وجود دارد و در نهایت بر اساس آزمون فریدمن بعد دانش کارکنان بالاترین و بعد حافظه سازمانی پایین ترین رتبه را دارا می باشند.

کلیدواژه ها:

مدیریت دانش استراتژیک ، مهارتهای فردی ، شرکت پارس خودرو.