مقایسه مبانی تربیتی فارابی و لاک با تاکید بر آموزش پیش دبستانی

هدف پژوهش حاضر مقایسه مبانی تربیتی فارابی و لاک با تاکید بر آموزش پیش دبستانی بود. فارابی انسان را موجودی اجتماعی میداند که میتواند در سایه زیست اجتماعی و تعامل با دیگر همنوعان خود، نیازهایش را برطرف کند. او غایت زندگی انسان را تحصیل سعادت دنیوی و اخروی تلقی میکند که سعادت دنیوی مقدمه ای برای رسیدن به سعادت اخروی است و این مهم جز از طریق کسب فضایل چهارگانه و عمل به فضایل میسر نیست. اما چون هیچ انسانی مفطور بر فضایل نیست، از اینرو برای شناخت آنها و نیز چگونگی کسب و تحصیل و عمل بدانها نیازمند به معلم و راهنماست که این امر اهمیت زیاد تعلیم و تادیب را در نظر فارابی نمایان میکند.در مقابل لاک نقش تجربه و حواس را در آموزش فرد پررنگ تر می داند. همچنین مانند فارابی به دنبال یافتن سعادت اخروی نیست و انسان را تابع منطق لذت می داند.وی کمتر از فارابی به تفاوت های فردی توجه دارد اما بیش از فارابی انسان را در امر آموزش مستقل و متکی به خود می داند و همچنین ضمن رد اصول فطری اخلاقی از غایت گرایی مانند فارابی جهت ایجاد یک مدینه فاضله پرهیز می کند.اهداف تربیتی لاک مادی تر و دنیوی تر از فارابی است و به قولی می توان گفت واقع بینانه تر و به زندگی انسان امروزی نزدیک تر است.