فقر و غنا از دیدگاه هجویری و خواجه عبدالله انصاری

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 588

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MMJ-2-3_004

تاریخ نمایه سازی: 30 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

فقر وغنا در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقه ای کهن و جایگاهی والا دارد. فقر در لغت به معنای درویشی و نداری و غنا ، نقطه مقابل آن و به معنی توانگری، بی نیازی و دولتمندی است.از دیدگاه هجویری و خواجه عبدالله انصاری، غنا در معنی توانگری و دولتمندی حقیقی، خاص حق است و غنای خاص خلق، غنای دل، در معنای توانگری قلب است. توانگری قلب مقامی است که بنده در آن، خود را از همه جهان و جهانیان بی نیاز می داند و چون حق را یافته، التفاتی به ماسوی الله نمی کند. از سوی دیگر، فقر نیز در معنای درویشی، همانا نیازمندی به خدای تعالی است. درویش در این نیازمندی به هیچ سببی از اسباب دنیایی تعلق خاطر ندارد. وی با رسیدن به مرتبه حقیقت فقر یعنی از دنیا برهنه گردیدن و به فنا فی الله رسیدن، به توانگری راستین یعنی ایمن بودن به خدای تعالی می رسد.در این مقاله با استناد به سخنان بزرگان طریقت، غنای دل، یافت ولی نعمت و نفی نعمت، و فقر، نفی اسباب و اثبات مسبب قادر متعال است. بنابراین این مقاله با تفسیر و توضیح فقر و غنا و مراتب آن، کوششی است برای اثبات آنکه این دو واژه مرادف یکدیگر و گویای دو مقام و درجه در عرفان با یک معنا و مفهوم مشترک از دیدگاه عرفانی است.

نویسندگان

سهیلا موسوی سیرجانی

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب