تربیت متخصصین طب سنتی ایران از میان پزشکان عمومی، اتلاف منابع مالی انسانی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 399

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ITMED01_017

تاریخ نمایه سازی: 10 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

طب سنتی ایرانی، به عنوان یک مکتب طبی مدون با قدمتی به انداز تاریخ بشر، از چنان اصالت اعتبار منطقی برخوردار است که کمتر فردی بعد از آشنایی تحصیل در این رشته می تواند منکر جامعیت آن گردد. نگاه ویژ این مکتب طبی به امراض آلام بشر تجربیات بالینی موفق درمانگران کهن تجربی بعضا غیر آکادمیک این طب ارای آکادمیک آن در کشورهای همسایه، زمینه ساز احیاء این گنجین غنی بعد از سالها انزوا فراموشی گردید. انتخاب فراگیران این مکتب از میان پزشکان عمومی شاید در مراحل اولیه توجیهات خاص خود را داشته اما ادام این روند نه تنها معین احیاء نگشته بلکه موجب تیشه به ریشه زدن نقض غرض نیز اتلاف منابع مالی انسانی است. گذشت ده سال از روند آکادمیک شدن طب سنتی ایرانی به نحو فعلی، صادقانه نشان داده است که اصالت مکتب طب سنتی ایرانی نه تنها محقق نگشت بلکه از یک مکتب طبی کاملا جامع مستقل غنی در امر سلامت مرض تدبیر علاج به توصیه های حفظ الصحه ای با نگاه خوشبینانه به طبی مکمل تنزل یافت. سبب فاعلی این امر، عدم وجود اساتید مجرب به میزان کفایت است که آوردن اساتید از کشورهای هند پاکستان یا اعزام دانشجویان به مراکز معتبر دانشگاهی دنیا به رفع این سبب کمک می نماید که البته هیچگاه محقق نشده است. سبب قابلی این امر، فراگیرانی است که جذب می شوند. افرادی با ذهنهای خسته مانوس با طب کلاسیک اغلب در سنین میانسالی که اگر هم بخواهند، مزاج سنی عارضی اجازه نخواهد داد تا حق تعلم را ادا نمایند. اگر بناست پزشکان عمومی بعد از سالها درس خواندن کسب مهارت تجربه در مکتب طب کلاسیک، با ابزاری کاملا متفاوت از نظر ماهیت به بیمارانشان رویکرد نمایند چه توجیهی برای این همه سال تحصیل صرف منابع در رشته ای وجود دارد که بنا نیست در بالین بیمار خیلی با آن کاری داشته باشند. ادام تحصیل این عزیزان در مقاطع تخصصی فوق تخصصی طب کلاسیک نسبت به وارد کردن آنها به کازاری که هنوز معلوم نیست بالینی است یا علوم پایه یا میان رشته ای، از فواید اثربخشی بیشتری برای خودشان جامعه برخوردار است. وقت آن شده که دوستداران طب سنتی ایران خصوصا آنانی که به اصالت وجودی این مکتب به عنوان طبی جامع درمانگر نه فقط مکمل اذعان دارند دور از هر گونه منفعت طلبی های شخصی جایگاههایی که به واسط این طب، نصیبشان گشته است دلسوزانه، پنجاه سال آینده را در ذهنشان ترسیم کنند آینده ای که منافع فردی، زوال یافته اغلب دیگر در این جهان فانی نیستند. چه بسا در صورت ادام همین روند در پذیرش آموزش، طب سنتی نیز به زوال رفته یا زمینه ساز ورود هزاران جریان غیر اصیل غیر علمی به مقول سلامت جامعه گردیده باشد. انتخاب فراگیران از دیپلم حتی دبیرستان آمدن ذهنهایی کاملا پذیرا گذراندن سالیان طولانی درس بحث با گذراندن پیش نیازهای ضروری خواندن مقدمات علوم حکمی، همانگونه که روال آموزشی طب سنتی ایران بوده است، شاید حکیمانی بسازد مسیحا نفس. این تصمیم گیری وقتی در سطح کلان اتفاق بیفتد یک ده بعد، هزاران فارغ التحصیل جوان خواهیم داشت که پاسخگوی نیازهای جامعه در مراکز درمانی دارای شناسنامه خواهند بود. با این رویکرد خود به خود طبیب نمایانی که در کوچه بازار بساط طبابت پهن کرده در این بازار مکاره هر روز بر تعدادشان افزوده می گردد بساط خود را جمع کرده به تاریخ خواهند پیوست. زیرا همانگونه که دانشجویان طب کلاسیک تا قبل از فارغ التحصیلی حتی بدون در نظر گرفتن منع قانونی، به خودشان اجازه نخواهند داد که در امر تشخیص علاج دخالت نمایند، طولانی بودن دور تحصیل آشنایی با مفاهیم بنیادی عمیق وسیع طب سنتی ایرانی به دانشجویان نوپای آن اجاز دخالت شتاب زده ادعاهای بی پایه اساس ناشی از جهل در امر علاج را نخواهد داد به تبع آن مردم خواهند دانست که تشخیص علاج کار هر فردی نیست نیاز به سالها تحصیل کسب تجربه دارد. به نظر می رسد با این سیاست گذاری، متخصصین طب سنتی به عنوان متخصص این فن متخصصین طب کلاسیک، هر یک در جایگاه خود به بیمار راهکار ارایه خواهند داد. در این صورت آفت آموزش ناقص شتابزد دویست ساعت پزشکان عمومی نیز که با هدف تآمین عده عده شکل گرفته است خود به خود برچیده خواهد شد.

نویسندگان

فاطمه نوجوان

استادیار، دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی قم