بیماریهای نورولوژیک با تظاهر روانپزشکی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,264

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IEMED01_014

تاریخ نمایه سازی: 10 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

به دنبال تاثیر مشکلات فیزیولوژیک, محیطی اجتماعی بر نورونها, اختلالات عاطفی شناختی رخ می دهد. سیستم لیمبیک چرخه فرونتوساب کورتیکال، شایعترین مناطق درگیر عامل ایجاد اختلال در عملکرد نوروسایکیاتری می باشند. بیماری هایی از قبیل سایکوز، مانیا، افسردگی، خلق سودوبولبار، اختلالات شخصیت، اختلال خواب، اختلال وسواسی جبری اضطراب همگی می توانند در نتیجه یک بیماری نورولوژیک دیده شوندو از علل ایدیوپاتیک، غیر قابل افتراق هستند.علل نورولوژیک ایجاد کننده علایم سایکیاتریک عبارتند از: تروما، ایسکمی، آبسه تومور مغزی، صرع، دمانس، دژنراسیون مغزی، دمیلیناسیون. علیرغم غیرقابل تشخیص بودن علایم سایکیاتریک ثانویه به مشکلات نورولوژیک نسبت به موارد ایدیوپاتیک، شاید به کمک شرح حال بالینی پزشکی بیمار، معاینه نورولوژیک، تصویربرداری مغز سایر اقدامات پاراکلینیک، بتوان علل ثانویه را یافت.بیان مساله: شایع ترین علت ایجاد تغییرات رفتاری اکتسابی در بالغین، سکته مغزی به ویژه انواع وسیع ناتوان کننده ایسکمی مغز می باشد که بر اساس محل اندازه ضایعه، سن بیمار سابقه مشکلات روانپزشکی سایر فاکتورهای مستعد کننده، علایم آن متفاوت خواهد بود. شایعترین علامت روانپزشکی در سکته مغزی، افسردگی می باشد که در ضایعات کورتکس فرونتال چپ، بصورت شایعتری دیده می شود: به ویژه در هفته اول پس از ایسکمی.در بیماری مولتیپل اسکلروزیس، شیوع افسردگی %50 شیوع اختلال دوقطبی برابر جمعیت عمومی است.در بیماری صرع، بر اساس کانون تشنج، سن شروع بیماری، ماهیت نوع تشنج، دفعات تکرار آن، داروی مورد استفاده فاکتورهای زمینه ای سایکولوژیک، اختلالات رفتاری-شناختی دیده می شود. در ترومای مغزی، در صورت بالا بودن آسیب وارده به مغز درگیری لوب تمپورال فرونتال، احتمال ایجاد سایکوز وجود خواهد داشت. در ضایعات فضاگیر مغزی، به دنبال فشار بر سیستم هیپوتالاموس- هیپوفیز تغییرات هورمونی، اختلالات مختلف رفتاری به ویژه سایکوز ایجاد می شود.سایر بیماریهای نورولوژیک مانند آمیوتروفیک لترال اسکلروزیس، بیماریهای اکستراپیرامیدال، دمانس آلزایمر وتومور وسکته مغزی، ممکن است همراه با خلق سودوبولبار باشند. در دمانس لوی بادی، بیماری پارکینسون، مولتیپل سیستم آتروفی دمانس فرونتوتمپورال، ایجاد اختلال رفتاری در خواب می کنند. گاهی نیز برخی اختلالات رفتاری در پاسخ به ناتوانی زمینه ای ایجاد شده در واقع بخشی از بیماری است: مانند اپاتی در بیماری پارکینسون.بحث نتیجه گیری: اگرچه به کمک شرح حال، معاینه نورولوژیک، تصویربرداری مغز، نوار مغزی گاهی بررسی مایع مغزی-نخاعی می توان بیماری زمینه ای نورولوژیک را از علل ایدیوپاتیک روانپزشکی افتراق داد، ولی نرمال بودن نتیجه این بررسی ها، وجود منشا نورولوژیک علایم را رد نمی کند. زیرا ضایعات نواحی لیمبیک، پارالیمبیک پره فرونتال ممکن است علیرغم ایجاد تغییرات رفتاری- شناختی، هیچگونه یافته غیر طبیعی را نشان ندهند. مواردی که به افتراق منشا نورولوژیک علایم می کنند:1. یافته های سایکیاتریک آتیپیک, فقدان استرسور سایکو سوشیال واضح، اختلال شناختی غیر قابل مهار علیرغم درمان کافی، پیشرونده بودن علایم 2. ایجاد یا تشدید یک علامت نورولوژیک، بی توجهی، خواب الودگی، اختلال اسفنگتری، علایم نورواندوکرین و...3. شرح حال سابقه قبلی: ریسک فاکتور سکته مغزی، عفونت سیستم عصبی مرکزی، بدخیمی، نقص ایمنی، تروما به مغز و...4. ابنرمالیتی غیرقابل توجیه در: نوار مغ، مایع مغزی-نخاعی، آزمایشات تصویربرداری مغز.

نویسندگان

سپیده زندی فر

متخصص نورولوژی