کارکرد عاطفه ی حسرت در محتوا و فرم غزل هوشنگ ابتهاج

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 469

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCNRPL09_245

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

یکی از عواطف انسان که نقشی محوری در تعیین شخصیت او و چگونگی رویکردهایش نسبت به زندگی دارد، حسرت است. این عاطفه همواره به شیوه هایی گوناگون در ادبیات ملل و از جمله ایران متجلی شده است. یکی از این نمودگاه ها شعر معاصر فارسی است. در این حوزه، هوشنگ ابتهاج جایگاهی ویژه دارد و از بزرگان غزل نیمه سنتی محسوب میشود. عاطفه ی حسرت در غزل سایه، بروز و تاثیری کلیدی دارد و از دلایل ماندگاری سخن او به شمار میرود. بر این اساس، هدف از این پژوهش، تحلیل انواع جلوه های این عاطفه در غزل ابتهاج، تحلیل دلایل، انگیزه ها و نتایج آن و چگونگی بروز آن در ساختار و صورت غزل اوست. به طورکلی، میتوان حسرت های ابتهاج را به دو دستهی شخصی و اجتماعی تقسیم کرد؛هرچند گروهی از حسرتها هستند که کارکردی دوسویه دارند: فردی اجتماعی. پرکاربردترین زمینه هایی که باعث بروز این عاطفه در غزل او شدهاند عبارتند از: عشق، جدایی از دوستان، نارضایتی از سرنوشت و روزگار و مردمان و نابسامانیهای اجتماعی سیاسی. بارزترین شگردهای فرمی ابتهاج در این زمینه نیز، علاوه بر استفاده از واژه های حامل مفاهیم حسرتبار، ازاین قرارند: به کارگیری انواع شیوه های موسیقایی؛ بخصوص کناری، درونی و بیرونی و تصویرآفرینی؛ به ترتیب در قالب تشبیه، استعاره، نماد، کنایه، تلمیح و اسطوره، تشخیص و اغراق.

نویسندگان

فاطمه کلاهچیان

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه

مهدیه میرزایی

دانشگاه رازی کرمانشاه