بررسی آگاهی و نگرش پزشکان ایرانی از اختلال بلع دهانی حلقی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 642

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

STMED16_067

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

مقدمه:دیسفانی دهانی- حلقی یک وضعیت پزشکی است که فرد در آماده کردن و انتقال لقمه غذایی از دهان به معده مشکل دارد. این اختلال به عنوان علایم ثانویه بسیاری از بیماری های نورولوژی مانند: سکته مغزی، ضربه و تومور مغزی، بیماری مالتیپل اسکلروزیس، پارکینسون ویادر سرطان های سرو گردن با شیوع نسبتا بالایی مشاهده می شود. این اختلال در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع عوارض خطرناکی مانند پنوموژی ناشی از آسپیراسیون، سوء تغذیه و دهیدراتاسیون برای بیمار به همراه دارد، که این عوارض روند بهبود بیماری اولیه بیمار را نیز کند و مختل می کند که حتی در برخی موارد منجر به مرگ بیمار هم می شود. لذا ارجاع به موقع و تشخیص و کنترل این اختلال توسط پزشکان از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی آگاهی و نگرش پزشکان ایرانی با تخصص های مختلف از این اختلال بود. روش پژوهش: برای انجام این پژوهش با بررسی متون تخصصی در زمینه دیسفانی دهانی- حلقی ابتدا پرسشنامه ای در دو حیطه آگاهی و نگرش در زمینه اختلال بلع دهانی- حلقی تهیه شد که روایی این پرسشنامه نیز تعیین گردید. سپس با مراجعه به بیمارستان های خصوصی و دولتی و پزشکان مختلف بعد از توضیح هدف پژوهش، در صورت تمایل پرسشنامه در اختیارشان قرار داده شد و بعد از زمانی که خود آنها تعیین کردند پرسشنامه ی تکمیل شده جمع آوری گردید و نتایج، مورد تجزیه و تحلیل توسط روش های آماری مختلف قرار گرفت. نتایج: از بین حدود 250 پزشک 133 نفر از آنها با تخصص های مختلف پرسشنامه را تکمیل کردند که 9 / 69 %مرد و 1 / 30 %زن بودند. میانگین وانحراف معیار سنی این پزشکان 3 / 10 ± 5 / 41 بود. ازاین میان 5 / 95% (127 نفر) فارغ التحصیل دانشگاه های دولتی و 5 / 4 % فارغ التحصیل سایر دانشگاه ها بودند. 22 سوال پرسشنامه به بررسی آگاهی پزشکان اختصاص داشت، که شامل پاسخ های صحیت، غلط و نمی دانم بود، بدین صورت بالاترین نمره آگاهی که ی فرد می توانست کسب کند 22 بود. میانگین و انحراف معیار تعداد پاسخ های صحیت 2 / 3 ± 5 / 15 بود. سوالات مربوط به نگرش پزشکان در ارتباط با اختلال بلع دهانی- حلقی شامل 5 سوال می شد. از 133 نفر پاش ، 112 نفر (2 / 84 %) اظهار داشتند که در طول دوران حرفه ای خود با بیمار مبتلا به اختلال بلع دهانی حلقی مواجهه بوده اند. از 112 نفری که مواجهه با این بیماری را گزار کرده اند، 111 نفر علت اختلال بلع را درست و فقط یک نفر به صورت نادرست گزارش کرده بود. از این 112 نفر پزشک 59 نفر (5 / 87 %) آنها بیمار را جهت بررسی اختلال بلع به گفتار درمان ارجاع داده بودند که این ارجاع بیشتراز طرف متخصصین نورولوژی بوده است که بین ارجاع به متخصص گفتار درمانی و نوع تخصص پزشک ارتباط معناداری وجود داشت P<0/001.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که با توجه به اینکه آگاهی پزشکان ایرانی از اختلال بلع دهانی- حلقی و روش های ارزیابی و توانبخشی آن در سطح متوسط بود اما نگرش آنها در ارتباط با ارزیابی و توانبخشی این بیماران در زمینه ارجاع به گفتار درمان در سطح ضعیفی بود، که لازم است در این زمینه کارگاه ها و دوره های بازآموزی مختلف برای پزشکان توسط همکاران گفتاردرمان برگزار شود.

کلیدواژه ها: