فلسفه و اخلاق اسلامی دوران معاصر

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 486

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICPE05_473

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

چند گرایش اصلی در فلسفه اسلامی دوران معاصر وجود دارد: گرایش اول، چالش غرب با اصول فرهنگی و فلسفی اسلام سنتی است و خواستار این هستند که صورتی از تفکر را تاسیس کنند که با صورت سنتی متفاوت است. از قرن 19 به این طرف فلاسفه اسلامی کوشیده اند تا فلسفه اسلامی را اصلاح کنند؛ کسانی مثل حسن حنفی و علی مزروعی سعی کرده اند که فلسفه اسلامی جدیدی بپرورند که مفهومی جهانی و برنامه ای برای وحدت دنیا داشته باشد. دومین گرایش، سنت دیرینه ای است که علاقه ای به افکار عرفانی و اشراقی دارد، مخصوصا در ایران که تاثیر ملاصدرا و سهروردی به شکل قوی باقی مانده است. تاثیر سهروردی را می توان در آثار هانری کربن و سید حسین نصر مشاهده کرد و تاثیر ملاصدرا را می توان بر شخصیت هایی همچون مهدی حایری یزدی و علمای حوزه علمیه قم، مخصوصا امام خمینی(ره) مشاهده کرد. عبدالکریم سروش نیز تعدادی از مفاهیم فلسفه غربی را در ایران رواج داده است. سرانجام، متفکرانی که اندیشه های فلسفی انتخاب می کنند که اساسا غیراسلامی هستند و به عنوان بخشی از فرآیند فلسفی معمولی که در جست وجوی فهمیدن مسایل مفهومی است به کار می برند. بخصوص این بخش بسیار فعال است، تعدادی از فلاسفه که از قسمت های زیادی از جهان اسلام هستند در باب ارتباط مفاهیمی نظیر هگل گرایی و اگزیستانسیالیسم با اسلام پژوهش می کنند. در همین زمان فلسفه باطنی تاثیرات بسیار مهمی را ایجاد می کند. از این رو فلسفه اسلامی دوران معاصر کاملا شاخه شاخه است و تنوع وسیعی از روش ها و نگرش ها را در باب موضوع خویش به کار می بندد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

علی اکبر نصیری

عضو هیات علمی گروه فلسفه و حکت اسلامی

فاطمه رضوانی

دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام