تاثیرپذیری قانونگذار از نظریه های کیفرشناختی در خصوص مجازات های جایگزین حبس

از طریق آموزه های کیفرشناختی اثبات نا موفق بودن زندان در بازپروری مجرمین ، مجازات های جایگزین حبس مطرح شدند. این آموزه ها و مجازات ها با هدف رفع مشکلات عدیده زندانها ، کمک به اصلاح بهتر مجرمین و کاهش جمعیت زندانها ، به اشکال مختلفی همچون حبس خانگی، پادگان های آموزشی و درمانی، تعلیق مجازات ، تعویق صدور حکم، مجازات های مالی، خدمات عام المنفعه ، محرومیت از حقوق اجتماعی و اجبار به اقامت یا منع اقامت در محلی خاص وارد نظام حقوقی کشورها شدند.این شیوه های تربیتی با کمک به باز پروری سریعتر مجرمین موجب تسهیل فرآیند بازاجتماعی شدن آنها می شوند، با ایجاد امکان بودن فرد مجرم در کنار خانواده خود از فروپاشی خانواده ها و سوق پیدا کردن آنها به سمت ارتکاب جرم جلوگیری می نماید و با کاهش نرخ تکرار جرم ،امنیت را افزایش داده و از فشار مالی بر دوش دولت نیز می کاهد. اجرای این مجازات ها نیازمند ایجاد زیر ساخت ها و منابع مالی است. از آنجایی که تاثیر آموزه های کیفرشناختی با تو جه به سیر تاریخی آن در بسیاری از جوامع تغییرات مهمی بر کاهش جمعیت کیفری ایجاد نموده است لذا می طلبد در جامعه ما تدابیر بهتر و بیشتری از طریق همین آموزه های کیفرشناختی اندیشیده شود تا هر چه بیشتر از منافع مجازات های جایگزین حبس سود بریم .

کلیدواژه ها:

آموزه های کیفر مدار ، مجازات های جایگزین حبس ، جرم و مجازات ، اصلاح و بازپروری ، زندان