شورش های اجتماعی و مساله ی محرومیت نسبی (مطالعه موردی: قیام 15 خرداد در ورامین)

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 638

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPOL-1-3_004

تاریخ نمایه سازی: 6 آذر 1397

چکیده مقاله:

اهمیت قیام 15 خرداد در پیروزی انقلاب اسلامی امری نیست که بر کسی پوشیده باشد. در واقع اگر بخواهیم برنقطه عطفی در روابط میان دولت و ملت در رژیم انگشت بگذاریم، باید بر همین امر تاکید کنیم. پیروزی هر انقلابی بهمجموع های از عوامل عینی و ذهنی وابسته است؛ از جمله؛ رهبری، سازماندهی نیروها و نارضایتی عمومی که عمدتا درشکل خشونت های اجتماعی نظیر اعتصابات، تظاهرات، شور شها و جنگ داخلی بروز می یابد. انقلاب اسلامی سال1357 نیز خارج از این قاعده نمی باشد و در پیروزی آن تمامی این عوامل را می توان به نوعی جستجو کرد. صرف نظر ازعوامل دخیل در پیروزی انقلاب ها، شورش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب هستند که به واسطه یهمین اهمیت، نظریه های مختلف کوشیده اند آن را توضیح دهند. یکی از مهمترین این نظریه ها، نظریه محرومیتنسبی می باشد. تا آنجا که به انقلاب سال 57 مربوط می شود، بدون تردید مه مترین این شورش ها را باید در شورشاجتماعی 15 خرداد سال 1342 جستجو کرد. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر یکی از مهمترین کانون های این شورشاجتماعی یعنی منطقه ی ورامین و در پرتو نظریه محرومیت نسبی به بررسی زمینه های شکل گیری این شورشاجتماعی بپردازد.

نویسندگان

علی اردستانی

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه سمنان

احسان تاجیک

کارشناس ارشد و مدرس مدعو گروه علوم سیاسی دانشگاه پیام نور واحد ایوانکی