ارتباط بین سبک تغذیه و افسردگی سالمندان شهر اسفراین در سال 1396

مقدمه: با افزایش جمعیت افراد سالمند، خطر اختلالات روانی و مشکلات تغذیه ای آن ها نیز افزایش می یابد؛ که عوارض متعدد جسمی، روانی و اجتماعی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه دارد. لذا ارتباط بین سبک تغذیه و شرایط روحی آنان مخصوصا افسردگی نیازمند بررسی دقیق و اصولی می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط وضعیت تغذیه و افسردگی سالمندان شهر اسفراین در سال 1396 انجام شده است. روش کار : این مطالعه توصیفی -تحلیلی به روش مقطعی بر روی 200 نفر از سالمندان تحت پوشش پایگاه های سلامت و خانه سالمندان شهر اسفراین در سال 1396 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی در دسترس بود. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد وضعیت تغدیه ای ( MNA ) و افسردگی سالمندان ( GDS ) بود. داده ها به روش پرسشگری و تکمیل پرسشنامه و با استفاده از ترازو و متر نواری جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس، تی و کا اسکویر در نرم افزار 18 SPSS تحلیل گردید. یافته ها : میانگین سنی افراد مورد مطالعه 6/24±65/26 بود. بیشتر این افراد زن (87%) و متاهل (70%) بودند. میانگین نمرهتغذیه افراد 3/97±24/36 (از 30) و میانگین نمره افسردگی افراد 6/18±18/59 (از 30) بود. 66% افراد وضعیت تغذیه ای عادی داشتند و فقط 12 % افراد از لحاظ افسردگی نرمال بودند. بین وضعیت تغذیه و افسردگی افراد همبستگی مثبت مشاهده گردید ( r =0.517 ). بررسی نتایج نشان داد که بین میزان افسردگی با متغیرهای سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال و وضعیت اقتصادی افراد ارتباط آماری معنی دار وجود دارد (P<0/05). همچنین بین وضعیت تغذیه و متغیر سن (r=-0.314) و تعداد فرزندان ( r=-0.013 ) همبستگی معکوس مشاهده شد. نتیجه گیری : طبق نتایج مطالعه، میزان شیوع افسردگی در سالمندان مورد مطالعه بالا بوده و وضعیت تغذیه ای آنان در حد متوسطی قرار داشته است. به نظر می رسد با توجه به شرایط روحی سالمندان، انجام معاینات دوره ای روان پزشکی و بهره گیری از مداخلات روان شناختی با هدف درمان افسردگی و ضرورت تدابیر مدیریتی و آموزشی به منظور ارتقاء سبک تغذیه سالمندان به سطح مطلوب پیشنهاد می گردد که لازم است با جدیت بیشتری پیگیری شود.

کلیدواژه ها:

سالمند ، افسردگی ، سبک تغذیه