تاثیرتفکر استراتژیک مدیران بر توانمندسازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور استان کرمان)

امروزه سازمان ها شاهد تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی زیادی در محیط هستند، رقابت فزاینده جهانی، توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و تغییرات در ویژگی های جمعیت شناختی نیروی انسانی و مشتریان در قلب تغییرات قرار دارند. توانمندسازی نیروی انسانی یکی از اعجازآورترین رویکردهای توسعه منابع انسانی می باشد که منجر به بالندگی نیروی انسانی در سازمان می گردد. تفکر استراتژیک نیز می تواند مدیران ارشد سازمان ها را از فرایندها و بحران های روزمره مدیریتی جدا ساخته و دیدگاهی متفاوت از سازمان و محیط متغیر آن به دست دهد. مسیله اساسی در تحقیق حاضر بیان تدثیر تفکر استراتژیک مدیران بر توانمندسازی کارکنان شاغل در پیام نور استان کرمان و نحوه توانمندسازی کارکنان است. در این تحقیق سعی بر آن شده است که ارتباط بین عناصر تفکر استراتژیک مدیران و توانمندسازی کارکنان دانشگاه پیام نور کرمان در قالب 5 فرضیه مجزا مورد بررسی قرار بگیرد. این تحقیق از نوع پیمایشی است و نتایج از طریق 2 پرسشنامه حاصل گردیده است. برای بررسی فرضیات تحقیق از ضریب همبستگی و همبستگی پیرسن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ابعاد تفکر استراتژیک مدیران بطور خالص 97 درصد از تغییرات توانمندسازی کارکنان را در معادله تبیین می کنند و تمامی فرضیات تحقیق تایید شدند. همچنین از بین آنها متغیر تفکر سیستمی و فرصت طلبی بیشترین تاثیر و تفکر بهنگام و فرضیه مداری کمترین تاثیر را بر توانمندسازی کارکنان در دانشگاه دارد.

کلیدواژه ها:

توانمندسازی ، توانمندسازی کارکنان ، تفکراستراتژیک مدیران ، مدیریت استراتژیک