مطالعه تیاتربودگی در داستان های کوتاه صادق چوبک

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 445

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CELPA01_032

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1397

چکیده مقاله:

صادق چوبک، به دلیل علاقه به هنر عکاسی و نمایشنامه نویسی، در آثار خود از انعکاس این دو هنر بهره زیادی برده است. او با جملاتی کوتاه، ماهرانه و جزیی نگر واژه هایی تاثیرگذار به کار می گیرد تا با ایجاد تصاویری عینی و زنده ذهن خواننده خود را به داستان معطوف کند. مهارت چوبک در استفاده از زبان عامیانه به جای زبان نوشتار، غلبه گفتگو بر روایت، ورود بی مقدمه به قلب ماجرا در آغاز داستان، قابلیت متن در انگیزش احساسی خواننده و پردازش تیاتروار عنصر زمان، مکان و شخصیت، این سوال را به ذهن متبادر می کند که داستان های کوتاه چوبک تا چه حد به گونه هنری تیاتر نزدیک هستند به عبارت دیگر، ویژگی تیاتربودگی چگونه و با چه مشخصات زیباشناختی در آثار چوبک نمایان می شود در پژوهش حاضر، برای پاسخ دادن به این سوالات، سه داستان کوتاه عدل ، پاچ خیزک و دزد قالپاق را که به ترتیب، از مجموعه داستان های خیمه شببازی 1324، روز اول قبر 1344 و چراغ آخر 1344 برگزیده شده اند مورد مطالعه قرار می دهیم. در این مطالعه، با بهره گرفتن از رویکرد زیباشناختی میشل وینی، سه مشخصه تصویرسازی، تشابه ساختاری با تیاتر کلاسیک و بعد هیجانی-عاطفی آثار را که به نظر می رسد بیشترین نقش را در تیاتروارگی داستان های کوتاه چوبک داشته باشند مورد بررسی قرار می دهیم. این مطالعه از یک طرف، به درک بهتر ارتباط میان کارکرد دو نظام زیباشناختی، تیاتر و داستان کوتاه، کمک می کند و از طرف دیگر، پژوهش بر آثار چوبک را از سیر تکراری مطالعات موضوعی و ناتورالیستی خارج ساخته و اجازه می دهد که بر آثار این نویسنده بزرگ نگاهی تازه بیفکنیم.

نویسندگان

مریم شیبانیان

استادیار، گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد

آیناز قادری

دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد