مقایسه نظریه ذهن در کودکان نارساخوان و عادی

این پژوهش با هدف مقایسه نظریه ذهن در کودکان نارساخوان و عادی انجام شده است. جامعه آماری دانش آموزان نارساخواندر این پژوهش عبارتند از تمامی کودکان مبتلا به نارسا خوانی پایه دوم، سوم و چهارم (سنین 8 تا 11 سال) مراکز ناتوانییادگیری شهر رشت که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند. جامعه آماری دانش آموزان عادی عبارتند از تمامیدانش آموزان عادی پایه دوم، سوم و چهارم مدارس دولتی شهر رشت که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش دانش آموزان هر گروه شامل 15 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون نظریهذهن پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی آنووا و تی مستقل استفاده شد. برپایه آمار سطح معناداری به دستآمده برای تفاوت نظریه ذهن و سطح 2 و سطح 3 در کودکان نارساخوان و عادی کوچکتر از 0/05 می باشد. بنابراین فرضیه پژوهش با خطای پنج صدم پذیرفته می شود. از این رو با اطمینان 95 % می توان گفت میزان نظریه ذهن و سطح 2 و سطح 3 درکودکان عادی به گونه ای معنادار بیشتر از کودکان نارساخوان می باشد. اما تاثیر نارساخوانی بر نظریه ذهن معنادار نمی باشد کهاین امر نشان دهنده لزوم انجام پژوهش های بیشتر است.

کلیدواژه ها:

نظریه ذهن ، نارساخوانی