نظامهای شبه فیودالی (مورد نظر نورتون ای لانگ) در نظام های اداری

قدرت در پیوند با مفاهیم مختلف، موضوعی مستتر و مفهومی محوری است و لازم است تا بطور خاص بر آن تمرکز شود.قدرت به اشکال مختلفی نمایان می شود و یکی از این اشکال بروز قدرت، رابطه تعارض و کنترل است، تعارض مفهومی استکه تنازع بر سر کنترل را تجلی می بخشد، این نزاع و تعارض مطابق نظر برخی نظریه پردازان از جمله کارل مارکس و کسانیکه او را سرمشق خود می دانند مبنای سازماندهی است و گروهی چون ماکس وبر و فردریک تیلور کنترل و همکاری را موجبرشد و ساماندهی می دانند. وجود تعارضات بین گروه هایی مثل کارفرمایان و کارگر یا مدیران و کارمندان امری غیر قابل انکاراست و هر یک می کوشند تا تمایلات خود را بر دیگری تحمیل کنند روابطی که لانگ آنها را به روابط شبه فیودالی تشبیهکرده است این مقاله با بررسی اجمالی متونی که در زمینه مدیریت دولتی و سیاست گذاری در دنیای علم منتشر شده استجنبه های مختلف روابط شبه فیودالی را شناسایی و برجسته می نماید. در این مقاله بر خلاف میل پست مدرن ها که با تردیدافکنی نسبت به روایت بلند، یکپارچگی را به چالش می کشند. همچنین نظریه پردازان انتقادی که استیلاجویی را زیر نظردارند از دیدگاه های مختلف، فقط به بیان و برجسته سازی روابط قدرت، اکتفا می کند و با ارایه مدل و نظریه مغناطیس قدرتکمک می کند تا با فهم ذات و چرایی عوامل شکل دهنده این روابط، انسجام بخشی و بهره برداری از انواع قدرت های شبهفیودالی مسیر توسعه و رشد جوامع هموار گردد.

کلیدواژه ها:

شبه فیودالی ، قدرت ، تعارض سازمانی ، قدرت بروکراتیک