مبناشناسی فلسفی بایدها و نبایدهای جرمانگاری بی حجابی
محل انتشار: همایش نگرش علمی و کاربردی به عفاف و حجاب
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 470
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EFAF01_016
تاریخ نمایه سازی: 6 مهر 1397
چکیده مقاله:
از جمله پدیده هایی که همواره در سراسر تاریخ، فارغ از زمان و مکان و ساختار سیاسی و فرهنگی جامعه، محل بحث و نظرقرار گرفته، حجاب است. بنا به گواه تاریخ، در جوامعی که بدنه دینی هم نداشته اند، گزینش مدل پوششی خاصی در نظر افرادآن جامعه قرار میگرفته است. در عصر حکومت قانون ، اکثر پدیده های اجتماعی که از ارکان رکین ساختار جمعی به شمار می آیند، گاه مورد حمایت های قانونی قرار میگیرند و به عبارتی، جامه الزام بر پیکرشان پوشانیده میشود. حجاب ، پدیده ایاست که از دایره فردی خارج میشود و به عنوان مقوله ای اجتماعی مطرح میشود و با توجه به اهمیت آن-علی الخصوص درکشورهای اسلامی- غالبا مورد حمایت های مقنن واقع می شود؛ از اینرو، گاه دیده میشود که برای حمایت از حفظ حجاب ،عدم پایبندی به این سبک پوشش، با سرزنش های جزایی پاسخ داده میشود. استفاده از ابزار کیفری در واکنش به مسالهبی حجابی، از جمله تمهیداتی است که بعضا مقنن کیفری به آن تمسک می جوید. تشبث به این راهکار، نیازمند برخورداری ازمبانی فلسفی و حقوقی راسخ میباشد تا توجیهی بایسته و متقن را برای جواز آن فراهم آورد. تیوری های پدرسالاری وحمایتگرایی قانونی و اخلاقگرایی قانونی از جمله مبانی ای هستند که درصدد توجیه مشروعیت جواز جرم انگاری بی حجابیبر آمده اند. در مقابل، اصالت آزادی های فردی و محترم شمردن آن، نحله ای است که جواز جرمانگاری بی حجابی را مورد نقدقرار میدهد و مجرمانه قلمداد نمودن آن را به تردید می کشاند. در این جستار برآنیم تا نظرات هر دو طیف موافقان و مخالفینجرم انگاری بیحجابی را، براساس مبانی مورد استنادشان، بیان بداریم و به تحلیل آن ها بپردازیم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
شایان اکبری
کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج