باز اندیشی مسیله ارتباط باستان شناسی و پژوهش های هنری با نظر به مفهوم و نظریه های هنر

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 488

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCAI03_057

تاریخ نمایه سازی: 11 شهریور 1397

چکیده مقاله:

آثار به جای مانده از اقوام مختلف در دوره های گوناگون زیست بشری، یکی از مهم ترین دادهه ایی است که در پژوهش های باستان۔ شناسی مورد استفاده قرار می گیرد و بخش قابل توجهی از این یافته ها، آثار هنری قلمداد می شود. از سوی دیگر در شاخه های پژوهشی هنر مانند تاریخ هنرنگاری، پژوهش هنر، فلسفه هنر و غیره، دادهه ای اولیه شامل آثار و اطلاعات مربوط به آنها از طریق باستان شناسی و نظریات باستان شناسان به حوزهی پژوهش های هنری وارد می شود. حلقه و اصل این دو حوزه، مفهوم چالش برانگیز هنر است. غالبا تفاوت در زاویه دید و رویکرد این دو حوزه نسبت به مفهوم هنر منجر به عدم تعامل میان این دو رشته و اجماع متخصصین دو حوزه در حل مسایل میان رشته ای می گردد. از این رو بازاندیشی مسیله ارتباط این دو حوزه، ناگزیر از واکاوی مسیله تعریف مفهوم هنر است در این مقاله برای پرداختن به این موضوع با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای، تلاش شده است مسیله تعریف هنر و نظریه هایی که تاکنون در تاریخ زیباشناسی در این مورد مطرح شده است را مورد مطالعه قرار دهد و از این طریق افقهای پیوند و ارتباط حوزه های یاد شده را آشکار نماید. این پژوهش نشان داد که برای برقراری ارتباط میان باستان شناسی و سایر پژوهش های هنری لاجرم باید به تلقی ای یکسان از مفهوم هنر دست یافت و به جای تلاش در جهت تعریف ذاتی هنر، از نظریه های متناسب با نوع پژوهش، یاری جست.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

سعید اخوانی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر دانشگاه مازندران،

فتانه محمودی

دانشیار دانشکدهه نر و معماری دانشگاه مازندران