بررسی رابطه حافظه فعال دانش آموزان با پنداشت های غلط آنان در یادگیری ریاضیات متوسطه اول

در یک مفهوم گسترده، بدفهمی عدم درک دانش به طور مستقیم یا غیرمستقیم است. بدفهمی می تواند به عنوان دانشی تعریف شود که از یادگرفتن حقایق علمی جلوگیری می کند. بدفهمی ها ویژگی های مشخصی دارند و با اشتباهات تصادفی متفاوتند. یکی از عواملی که منجر به مشکلات جدی در یادگیری ریاضیات می شود، بدفهمی هایی هستند که بر اثر یاددهی نامناسب، تفکر غیررسمی، یا یادآوری ضعیف گذشته ایجاد می شوند(لی و گینزبرگ،2009). پژوهش های انجام شده در چگونگی ایجاد بدفهمی های ریاضی، به اهمیت نقش طرحواره های ذهنی به عنوان شبکه های به هم مرتبط از مفاهیم در حافظه افراد، پی بردند(گویا و حسام،1386) و نشان داده اند که حافظه نیز به ویژه حافظه کاری(فعال)، بعنوان یکی از عوامل مهم در یادگیری است(ماسورا،2006). هدف کلی پژوهش تعیین رابطه حافظه فعال با پنداشت های غلط در یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه اول می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف آن که توسعه دانش در یک زمینه خاص (کاربرد حافظه فعال در یادگیری و بدفهمی های ریاضیات) است؛ از نوع پژوهش های کاربردی می باشد چرا که نتایج این تحقیق در سایر بخش های خدماتی نیز قابل استفاده است. لذا این پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی، و بر اساس نوع داده های مورد استفاده، جزء پژوهش های کمی به شمار می رود که از طریق میدانی گردآوری و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه ها:

حافظه فعال ، پنداشت های غلط ، یادگیری ، ریاضیات ، متوسطه اول