بررسی عناصر روایی در داستان غول و دوچرخه احمد اکبرپور
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,005
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MATNPAGOOHI05_066
تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397
چکیده مقاله:
بررسی متون ادبی از منظر روایت میتواند موجب فهم بهتر متن و یافتن لایه های معنایی متن شود. منتقدان ادبی با بررسی عناصر روایی متن و تحلیل آنها به خواننده کمک میکنند تا حد نظریات نویسنده را در خصوص مسایل مطرح شده در متن، بهتر درک نماید. در این مقاله بر اساس نظریه ی روایی ژرار ژنت، داستان غول و دوچرخها ثر احمد اکبرپور مورد بررسی قرار گرفته است. از منظر راوی در این داستان با دو راوی برونداستانی و راوی درون داستانی مواجه هستیم و راوی درون داستانی که آفریده ذهن راوی برون داستانی است، بیشترین مشارکت را در امر روایتگری بر عهده دارد و با توجه به روند داستان، متن را در راستای خواستهای روایت شنو تغییر میدهد. روایت شنوی داستان، کودکی به نام درساست که نویسنده امکان مشارکت در آفرینش متن را برای او فراهم کرده است و چون او تنها روایتشنوی فعال متن به شمار میآید، متن تابع نظریات اوست، با متنی تک صدا روبه رو هستیم. کانونیشدگی و کانونیگری در داستان غول و دوچرخه، در راستای یکدیگر است و نویسنده توانسته است تا اندازه زیادی به دنیای کودکانه نزدیک شود. در این داستان، زمان و مکان به صورت کلی بیان شده است و نویسنده از دو شیوه گسترده سازی زمان و فشرده سازی زمان بنا به روند داستان استفاده کرده است و حوادث داستان را به صورت خطی روایت نموده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدرضا حاجی آقابابایی
عضو هییت علمی دانشگاه علامه طباطبایی