ارتباط بین سبک های یادگیری و شیوه های فرزند پروری و عملکرد خانواده

هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین سبکهای یادگیری با شیوه های فرزند پروری و عملکرد خانواده صورت گرفته است. روش کار: تحقیق حاضرپیمایشی و اسنادی می باشدکه جامعه آن رادانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرساری انتخاب شده اند که دارای 2 ناحیه است وتعداد کل آن ها 8559 نفر در سال تحصیلی 94-93 بوده است .مدارس متوسطه موجود در هر بخش توسط نمونه گیری خوشه ای تعیین ودانش آموزان هر مدرسه بصورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند . حجم نمونه آن به صورت فرمول مورگان تعیین وتجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده ازروش های آمارهای توصیفی و امار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در پژوهش حاضر ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بوده است وسوالات باروش بسته انجام می شود . یافته ها: نشان می دهد در مورد سبکهای یادگیری که بیشترین میانگین نمره ها به مولفه جذب کننده 12/15 و کمترین میانگین نمره ها به مولفه انطباق دهنده 9/95 تعلق داردودر ارتباط با فراوانی شیوه های فرزندپروری بیشترین میانگین نمره ها به مو لفه مستبدانه 11/03 و کمترین میانگین نمره ها به مولفه سهل گیرانه 9/11 تعلق دارد ونیز نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که بین سبکهای یادگیری و شیوهای فرزند پروری دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد .همچنین بین سبکهای یادگیری دانش آموزان وعملکرد خانواده رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: مطالعه نشان داده که بین سبک های یادگیری دانش آموزان ، شیوه های فرزند پروری و عملکرد خانواده رابطه معنی داری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

سبک یادگیری ، فرزندپروری ، خانواده ، پرورش ذهن و روان ، کودکان