ولایت فقیه و تاثیر آن بر سکولاریسم

غرب پس از رنسانس به سمت علم گرایی و انسان مرکزی پیش رفت و همه چیز خویش را در علم منهای دین دید، آنگاه سیاست و جامعه منهای دین جستجو کرد و در نتیجه آهسته آهسته با محوریت عقل خود بنیاد بشری و لیبرالیسم فکری و رفتاری به سوی دین گریزی، دین ستیزی و حتی دین زدایی پیش رفت و جوانه های سکولاریسم الحادی یا ضد دینی، زده شد و پس از گذشت زمانی سکولاریسم غیردینی انجامید؛ به این معنا که به جدایی دین از جامعه، حکومت، هنر، اقتصاد، تکنولوژی و ... اعتقاد داشته و دین را یک امر شخصی و اخروی دانسته و در حوزه های فردی صرف، محدود کردند. از سوی دیگر بعد از سلطه نظام های سکولاریستی در سه قرن اخیر ناگهان حکومتی اسلامی به وجود آمد که در راس خود عنصری به نام ولایت فقیه را می بیند و دین و مذهب را یگانه ابزار نیل به تمامی ابنای زندگی بشری می داند. از این رو بر آن شدیم تا در عصر کنونی ضمن مفهوم شناسی این دو مبحث مهم و کاملا متضاد به بررسی علل تاثیر گذاری مقوله ی ولایت فقیه بر سکولاریسم و بالعکس بپردازیم و در این راه ابتدا به تبیین مفاهیم سکولاریسم و ولایت فقیه پرداختیم و با دید معنا شناختی به تفاوت های معنایی بین این دو مبحث پرداختیم سپس از نظریات روشنفکران دینی و اسلامگرایان فقهی در مورد مبحث ولایت فقیه کمک گرفتیم و همچنین نسبیت اسلام به طور کلی با سکولاریسم را سنجیدیم در ادامه نوع نگاه سکولاریست به مقوله ی ولایت فقیه و بالعکس را مورد بررسی قرار دادیم و به بیان تفاوتهای بنیادین این دو مبحث پرداختیم و در نهایت تاثیری که ولایت فقیه بر سکولاریسم گذاشته است را بیان کردیم.

کلیدواژه ها:

سکولاریسم ، ولایت فقیه ، دین ستیزی ، دین زدایی ، سیاست