رابطه بین مدیریت دانش وهوش سازمانی بامیانجی گری سازمان های یادگیرنده در‬شرکت کانی مس تهران

هدف از این تحقیق رابطه بین مدیریت دانش و هوش سازمانی بامیانجی گری سازمان های یادگیرند‬ه در بین کارکنان شرکت کانی مس بوده است . روش تحقیق از نوع روش توصیفی – همبستگی بو‬د.جهت نمونه گیری از بین 220 نفر کارکنان شرکت کانی مس و با توجه به جدول مورگان 140 نفر‬انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه آ لبرخت ( Alberche (‬,2003با پایایی(/09)‬ و مدیریت دانش جوزف حداد( Joseph Hadad ,2007)با پایایی (0 /89) وسازمان‬ یادگیرنده TDLQباپایی 0/8 استفاده شده است . 4 0درصد افراد بین 20 تا 25 ، 25درصد بین 30تا‬40،15 درصد بین 40 تا50 سال و20درصد بین50 تا60 سال هستند. 85 درصدافراد مرد و15درصد خانم هستند60‬ درصد افراد لیسانس و 40 درصد فوق لیسانس دارند. 45درصدافرادسابقه کارکمتراز 5سال،15 درصد‬بین 10تا15سال ،20درصد بین15تا20سال،و20درصدبین20تا30سال دارند. جهت تجزیه و تحلیل داده‬ ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است که در قسمت استنباطی از روش های آماری ضریب ‬همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه، استفاده شده است که پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج‬نشان داد که: بین مدیریت دانش و هوش سازمانی و بین متغیر های ثبت دانش، استقرار دانش‬و مشارکت دانش با هوش سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. هوش سازمانی افراد با توجه به سنوات ‬خدمت متفاوت می باشد. همچنین مولفه های خلق دانش، ثبت دانش و استقرار دانش می توانند هوش‬سازمانی را پیشبینی نمایند.