بررسی تطبیقی حسرت و اندوه یادها در سروده های فروغ فرخزاد وغاده السمان

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 735

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MOASER01_017

تاریخ نمایه سازی: 21 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

واژه نوستالژی در فرهنگ آکسفورد به معنی احساس رنج و حسرت نسبت به آن چیزی است که گذشته و از دست رفته است و یا سفر به دنیای ناشناخته ای در آینده. بنابراین شعر یا نوشته خود را آغشته با فضایی غم انگیز می نماید. در جستار پیش رو نگارنده بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به بررسی این پدیده روانی در سروده های دو شاعرعرب و ایرانی غاده السمان و فروغ فرخزاد بپردازد. این تحقیق نشان از آن داردکه اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی روزگار شاعران، عدم توجه به زن و از دست دادن عزیزان سبب شده تا این دو شاعر به گذشته خود رجوع کرده و باحسرت از آن روزگاران یاد کنند. مهمترین دستاورد این پژوهش آن است ک بن مایه ها ی نوستالژیک، مانند مرگ، عشق به محبوب و تنهایی را در سروده های هر دو شاعر می توان به عنوان نقاط مشترک افکار آنان در نظر گرفت همچنین تفاوت هایی از جمله حسرت کودکی در شعر فرخزاد و حسرت وطن در شعر السمان به عنوان نوستالژی گذشته گرا از بسامد بیشتری برخوردار است که این امر حاکی از آن است که بدبینی به حال و آینده و جستن آرامش و خوشبختی در روزهای خوش کودکی از مختصات شعر فروغ و غربت ناشی از جنگ و آوارگی و مهاجرت به سرزمینی بیگانه نیز از درون مایه های اصلی شعرغاده السمان است که در شعر فروغ به این شدت مشاهده نمی شود. میل دستیابی به زندگی زناشویی پایدار یا آمدن منجی در شعر فروغ و رسیدن به جایگاه والای انسانی درآینده در شعر السمان به عنوان نوستالژی آینده نگر بیشترین بسامد را در شعر این دو شاعر دارد.

نویسندگان

راضیه خوش ضمیر

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان