مدیریت و تغییر فرهنگ سازمانی با تاکید بر مدل دنیسون

نزدیک به دو ده ه است که نظر یه پردازان و صاحب نظران عرصه سازمان و مدیریت به ویژه صاحب نظران در حوزه رفتار سازمانی و متخصصان حوزه تحول سازمانی به طرح موضوع مهمی در سازمان پرداخته اند که چندان ملموس و محسوس نیست ولی این موضوع بر رفتار نیروی انسانی در سازمان متاثر از این مقوله مهم است که فرهنگ سازمانی نام دارد فرهنگ سازمانی عامل مهمی در رسیدن به مقاصد استراتژی سازمانی و بهبود و کارایی عملکرد کارکنان در سازمان می باشد و وسیله ای که برخورد ما را با مسایل سازمان و رفتار و کارایی کارکنان و شناخت فرهنگ امکان پذیر می سازد و ضرورت و اهمیت آن از بعد دیگر می تواند این باشد که در قالب مجموعه ای از باورها و ارزشهای مشترکی که بر رفتار و اندیشه اعضاء سازمان اثر می گذارد و می تواند سرچشمه ای برای حرکت و پویایی یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید .اهمیت فرهنگ در سازمان به خاطر تاثیری است که بر فرآیند تصمیم گیری و حل مسیله ، انگیزش ، رضایت و روحیه افراد ، میزانخلاقیت و نوآوری تاثیر دارد و در یک کلام ، در مدیریت چیزی مستقل و آزاد از نقش فرهنگ نمیتوان پیدا کرد .روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد که با بررسی منابع و مقالات و با مطالعات کتابخانه ای و توسط ابزار فیش برداری انجام شده است. در این راستا دیدگاه های فرهنگ سازمانی، تیوری دنیسون، مولفه ها و کارکردهای ان مدیریت و تغییر فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار گرفت.

کلیدواژه ها:

فرهنگ سازمانی ، مدل دنیسون ، مدیریت فرهنگ سازمانی