رابطه ادراک از ساختار هدفی کلاس، اهداف پیشرفت و خلاقیت

دنیای امروز تلاش می کند خلاقیت و مباحث مرتبط با آن را چه در زمینه روانشناسی و علوم تربیتی و چه در زمینه های مدیریت و ... به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. نکته حائز اهمیت دربحث خلاقیت، انگیزه خلاقیت و تاثیر باورهای انگیزشی در خلاقیت است. یکی از نظریه های شناختی - اجتماعی در مورد انگیزش نظریه اهداف پیشرفت است. اهداف پیشرفت پاسخ دانش آموزان در برابر این سؤال مهم و بنیادی انگیزشی است که «چرا من این تکلیف را انجام می دهم؟» پاسخ به ا ین چرایی منجر به طراحی اگلوی دو طبقه ای (اهداف تبحری، اهداف عملکردی) از اهداف پیشرفت شده است. در ادبیان پژوهش علاوه بر اهداف پیشرفت شخصی با اهداف پیشرفت موقعیتی (ادراک از ساختار هدفی کلاس) نیز مواجه هستیم. بررسی یافته های مطالعات انجام شده حاکی از آن است که دانش آموزان دارای جهت گیری هدفی تبحری (شخصی و موقعیتی) تکالیف چالش انگیز را برمی گزینند و از تازگی اجتناب نمی کنند. در مقابل دانش آموزان بااهداف عملکردی (شخصی و موقعیتی) از چالش و تازگی اجتناب می کنند. بنابراین در این مقاله در قالب مطالعه توصیفی - تحلیلی بیان می کنیم که دانش آموزان دارای اهداف تبحری و کلاسهایی که بر اهداف تبحری متمرکز اند دارای خلاقیت بیشتری هستند و دانش آموزان و کلاسهای مبتنی بر اهداف عملکردی به دنبال تکالیف خلاق و تازه نیستند.

کلیدواژه ها:

اهداف پیشرفت ، ادراک از ساختار هدفی کلاس ، خلاقیت