نظریه های طراحی الگوهای زباى از دیذگاه کریستوفر الکسانذر

کریستوفر الکساندر در سوارق علمی خود دارای جریان فکری متمایز است. الکساندر ایده های قبلی خود را در طراحی کاملا رد نمی کند. بلکه آنها را پرورش می دهد.از این رو آثار مختلف الکساندر در واقع گوشه هایی از یک سناریوی به هم پیوسته اند. در آغاز این سناریو شخصیتی عقلگرا که تا حدی در عقلگرایی افراد کرده، درصدد است تا به کمک عقل خویش به مصاف پیچیدگی های طراحی برود، ولی پس از طی یک روند کاملا منطقی و در انتهای داستان همین شخص به نوعی از پختگی می رسد که اتکای زیادی به شهود، دارد. آثار الکساندر در پرورش ایده های او عرضه می دارند خود یک سرمشق یا الگو است و اهمیت بیشتری از تک تک آثار او دارد. این سناریو می تواند سهم بسزایی در آموزش عماری داشته و تاثیر مشابهی بر نوآوران معماری داشته باشد. یادداشت هایی بر ترکیب فرم می تواند پاره ای از ویژگی های الگو را که در معرفی زبان الگو صرفا به صورت شهودی عرضه شده اند، به صورتی عقلایی توجیه کنند. با این حال هنوز به نظر لازم می آید که باید برای استخراج و شفاف سازی این موضوع، تلاش جداگانه ای صورت گیرد. در این راستا تحقیق حاضر مدل های مختلفی را جهت نمایش رابطه بین تحقیق و فرایند طراحی و نقش پژوهش در آن ارایه می کند و هرکدام مدل ها به صورت مجزا بررسی خواهد شد. در نهایت به بررسی سوابق مربوط به فرایند طراحی وی به عنوان یکی از نظریه پردازان مهم معماری و شهرسازی پرداخته خواهد شد.

کلیدواژه ها:

کریستوفر الکساندر ، جریان های فکری ، عقلگرایی ، یادداشت هایی بر ترکیب فرم ، نظریه پیچیدگی