تجدد آمرانه و ملک الشعراء بهار

سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 321

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PLR-10-25_005

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1397

چکیده مقاله:

نوشه ور در صحنه جهانی اول تا پایان حکومت رضاشاه، در سال 1٬320 شمسی دوره رواج تجدد آمرانه در عرصه اندیشه و عمل بوده است. من بشری برای بهار به عنوان یکی از روشن فکران تجدد خواهی در این دوره، که از اولین ارایه دهندگان و حامیان ایده تجدد آمرانه به عنوان کار و راه حل غلبه بر مشکلات و عقب ماندگی کشور می باشد. گفتار و راه حل غلبه بر ضعف و عقب ماندگی کشور را در برقراری حکومتی مقتدر و سپردن روند متجدد سازی جامعه به آن حکومت می دانست که تفاوت بهار با سایر رجال و روشن فکران معتقد به تجدد آمرانه در این بود که حکومت مقتدر مورد نظر بها، حکومتی بود که در عین داشتن اقتدار و آمریت، متکی بر پارلمان و حافظ و نگهدارنده قانون اساسی و سایر نهادهای دموکراتیک بود در حالی که سایر روشن فکران تجدد خواهی قانون صرفا به اقتدار و آمریت این حکومت می اندیشیدند.اهمیت نظام مشروطه و نهادهای دموکراتیک در دیدگاه و اندیشه بهار موجب شد که او علی رغم اعتقاد به ضرورت وجود حکومت مقتدر مرکزی، در زمینه های متعددی به مخالفت و انتقاد از حکومت آمرانه رضاشاه بپردازد، البته او در کنار مخالف به انتقاد از حکومت رضاشاه در بعضی از زمینه ها مانند برقراری امنیت و آرامش در کشور، مقابله با شورش ها و جنبش های گریز از مرکز و مخصوصا برقراری حکومتی مقتدر و با ثبات، حکومت رضاشاه را مثبت ارزیابی می کند بنابراین مشاهده می شود که رویکرد بهار نسبت به حکومت رضاشاه رویکردی دو پهلو (ترکیبی از مخالفت و موافقت) بوده است. بررسی آراء زندگی به عملکرد بهار، بیانگر اینست که به واسطه فراهم نبودن زمینه های مناسب برای مخالفت، بر اثر استبداد و خودکامگی حکومت رضاشاه، رویکرد بهار در دهه دوم حکومت رضاشاه به ناچار و بنا بر ضرورت از انتقاد و مخالفت، به تایید، موافقت و همراهی ظاهری با حکومت تحول یافته است.

نویسندگان

ابوالفضل شکوری

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس