تحلیل ساختار وعناصر روایت در باب چهارم کتاب فرج بعد از شدت حکایت الرابعه عشر برپایه نظریه گریماس

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 389

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI04_071

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1396

چکیده مقاله:

یکی از مهمترین حوزههای نظریه ادبی مدرن، روایت شناسی است که از نتایج ساختارگرایی است. ساختار داستانی ماهیتی دارد که با تاثیر از عناصر خود، شکلی کنشی و روایی میپذیرد. نویسنده برای شکل گیری داستان خود با بهره گیری از ساختار و عناصری مانند: زاویه دید، نقطه اوج، شخصیتها، طرح و نقشه، چهارچوب داستانی را پی میریزد. این پژوهش به بررسی ساختار داستان و عناصر روایت، در حکایت باب چهارم از کتاب فرج بعد از شدت پرداخته است. الگوی کنش گریماس برای تحلیل ساختار حکایت مد نظر نگارنده بود. در تحلیل موقعیت ابتدایی ساختار داستان، توجه به نظریههای ژان میشل آرام و فراسوا زروار راهگشای مطالعات قرار گرفت. لکن در ابتدا با توجه به موضوع پژوهش، با تحلیلی از روایت شناسی ساختگرا و تبیین مولفه های آن، عناصر روایت را بررسی کرده و سپس به تعیین مناسبتهای بین آنها میپردازیم. این عناصر ابتدایی زمینه ساز سیر آتی روایتها بوده و طرحی استوار را مبنی بر روابط علی و معلولی پی ریزی نموده است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مرجان مخبریانی

دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی