تفکیک تقنین از اجرا

چنانکه آشکار است امروزه در بسیار از کشورها ، تشکیلات حکومتی به سه قوه (مقننه ، مجریه ، قضاییه ) تقسیم می شوند که در حقوق از آن به نام قوا و درعلوم سیاسی به عنوان نهاد سیاسی تعبیر می شود .اصل تفکیک قوا از فلاسفه قرن هجدهم به ارمغان رسیده که مهمترین سهم را منتسکیو دارد گرچه قبل از وی ارسطو وهمچنین جان لاک ، مساله قوارا مطرح ساخته بودند . از سال 1748 منتسکیو در کتاب روح القوانین خودش بفصیلا درباره تفکیک قوا از جهات حقوقی و سیاسی بحث کرده است .علل که برای تفکیک قوا بیان شده عبارت از :طبیعت بشر به سلطه و استبداد تمایل دارد، پس اگر قوای سه گانه در اختیار یک شخص قرار گیرد و تمرگز پیدا کند ،سرانجام به استبداد و سوء استفاده از قدرت منتهی خواهد شد که اگر قدرت توزیع شود از استبداد جلوگیری می شود .اگر همه قوا در اختیار یک شخص باشد تضمین وجود ندارد که وی به قانون اساسی عمل کند یادر اجرای قانون تساوی میان افراد را رعایت نماید.امور و شیون اجتماعی نیاز به تخصص دارد که با تفکیک قوا این مساله قابل حل است اگر دردست یک نفر باشد در زمانه ما کارا عمل نخواهد شد.در این فصل به بررسی معیارهای تفکیک قوا و چگونگی تفکیک اجرا از تقنین و همچنین راهکارهای حفظ آن خواهیم پرداخت.