بررسی و تبیین فرهنگ عفاف و حجاب از دیدگاه دانش آموزان دختر دبیرستانی نوک آباد خاش

حجاب و عفاف در قاموس بشرى ، واژه هاى آشنایى هستند که در گذر زمان از سنت به سوی مدرنیته ، فراز و نشیب هاى زیادى را طى کرده است . در این میان مردان و زنان (به خصوص زنان) در مسیر تند بادحرکت به سوى مدرنیسم ، در معرض برهنگى فرهنگى و فرهنگ برهنگى قرارگرفتند تا در توسعه سرمایه دارى نقش خویش را ایفا کنند . اما با گذر زمان از هویت و شخصیت و ماهیت خود بیشتر دور شدند ، و دریک حرکت جدید بابازگشت دوباره به سوى منیت خویش و توجه به سرشت و طبیعت و احتیاجات حقیقى خودرا ، در میان معنویت ، هویت خویش رادرعفاف و حجاب جستجو کردند. حجاب دژ و قلعه ای است برای پاسداری از گوهر عفاف حجاب صدفی است که مروارید عفت را دربردارد و عفت حجاب درونی است و انسان محجوب درون پاک، ظاهری پاک می پروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاکی به نام بی حجابی نخواهد بود. یکی از پردامنه ترین موضوعاتی که در دنیای امروز راجع به زن و عفاف وگوهریت او مطرح است موضوع ستریا حجاب و در صدف بودن زنان می باشد و این مسیله ای است که بحث های موافق و مخالف را در جوامع غرب و شرق برانگیخته است .به این منظور به تبییین و بررسی دیدگاههای دانش آموزان دختر دبیرستانی خاش پیرامون مساله حجاب و عفاف می پردازیم که برای این منظور 100 نفر از بین 150 نفر دانش آموز داوطلب شرکت در پژوهش انتخاب تا پرسشنامه محقق ساخته را پر کنند سپس داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد نتایج نشان داد بر اساس مدل تحلیلی، متغیر گرایش به فمینیسم، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سبک زندگی، محل سکونت، و عوامل محرک اجتماعی به عنوان متغیر مستقل موثر بر گرایش به حجاب در نظر گرفته شد .یافته های تحقیق نشان می دهد که فرضیات تحقیق تایید شده است به این معنا که بین متغیرهای گرایش به فمینیسم، عوامل محرک بیرونی، محل سکونت، پایگاه اجتماعی اقتصادی و سبک زندگی وگرایش به حجاب رابطه معنی داری وجود داشته است .داد ه ها شان می دهند که متغیر گرایش به فمینیسم، سبک زندگی، عوامل محرک بیرونی، محل سکونت، و پایگاه اجتماعی اقتصادی، با گرایش به حجاب دانشجویان، ارتباط وهمبستگی دارند.نتایج بدست آمده نشاندهنده تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم و تاثیر کل متعیرهای الگوی تحلیلی تحقیق است