نقش فرم های طبیعی در شکل گیری فرم در حوزه معماری از منظر هندسه فرکتال

معماری در بستر طبیعت از سالها قبل بر پایه ی رابطه فرهنگی بین طبیعت و نظم آن شکل گرفته است وبناهایبزرگ سنتی، روستاها، خیمه ها و معابدی که بشر در آن همچون خانه خود احساس راحتی می کند را همواره کسانیساخته اند که با جوهر این طبیعت قرابت زیادی داشته اند. طبیعت و نظم شگفت انگیز آن، انسان را همواره ترغیب به پیرویاز تنوع و گوناگونی موجود در فرمها، ابعاد و مقیاس، بافت ها و حتی بی نظمی یا تصادفی بودن و همچنین بسیاری ازویژگی های ساختارگرای موجود در طبیعت و بکارگیری آنها در ساخت مصنوعات و محیط اطرافش کرده است.اعتقاد به وجود نظم ریاضی در پدیده های عالم موجب شده تا دانشمندان و هنرمندان هرچه بیشتر به جستجوی نظمدر طبیعت بپردازند. به عبارتی آنچه باعث می شود طبیعت در مواردی تصادفی و بی نظم به نظر برسد نظم بسیار پیچیدهآن است لذا دانشمندان در چند دهه گذشته نظریه هایی را برای توصیف پیچیدگی در طبیعت گسترش دادند که تحتعنوان نظریه آشوب و نظریه فرکتال خوانده می شوند. بدیهی است که اگر این نظریه ها در طراحی دخیل شوند روشها وابزارهای خاصی مورد نیاز بوده و کالبد را به شکل خاصی مورد تاثیر قرار می دهند. بدین منظور، پژوهش حاضر ضمنمعرفی اجمالی هندسه فرکتال به عنوان شاخه ای از علم هندسه و شاخه ریاضی نظریه آشوب، به چگونگی تجسم اینسیستم ها در طبیعت و نحوه الهام معماری از این دانش پرداخته و روشهایی را برای شکل گیری فرم در راستای الگوهایطبیعی و برپایه کاربرد این گونه هندسه ارایه داده است.در تحقیق حاضر از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. روش و ابزار مورد استفاده تحقیق نیز روشکتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک مکتوب می باشد. بدین منظور در قسمت نظری با استفاده از ابزار مذکور و ضمنمراجعه به منابع و مآخذ موجود در دسترس و تجزیه و تحلیل آنها سعی شده تمام وجوه ممکن مسیله مورد توجه قرار دادهشود. در واقع ، تحقیق حاضر براساس یک روش بررسی منطقی و انجام توصیف و تحلیل ، نسبت به دستیابی به اهدافتحقیق اقدام شده است.

کلیدواژه ها:

فرم ، فرکتال ، نظریه آشوب ، عناصر طبیعی