بررسی رابطه بین مدیریت دانش و خلاقیت کارکنانآموزش و پرورش شهر ایلخچی

افراد در هزاره سوم که به عصر انفجار و مهاجرت دانش لقب گرفته است بطور دایم دست خوش تغییرات و دگرگونی در روندها و رفتارها و منش هاست که به ناچار نظام آموزشی را تحت تاثیر خود قرار می دهد و هر گونه تغییر در سازمان، نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انعطاف پذیر بوده و با تغییرات سازگار باشند هر تغییری برای بهبود و توسعه سازمان صورت می پذیرد در این شرایط مدیرانی موفق خواهند بود که با آگاهی و درک، از منابع انسانی بتوانند ارتباط تنگاتنگی بوجود آورند و با ایجاد بستری مناسب برایخلاقیت در سازمان در جهت راهبردهای جدید برای مقابله با تهدیدات محیطی و ادامه حیات سازمان هاست نهاد آموزش و پرورش یکی از بزرگترین تولید کننده اطلاعات و بی تردید عمده ترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب میگردد. امروزه دانایی، مهمترین شاخص توسعه یافتگی و بالاترین ثروت ملی محسوب می شود. در جامعه اطلاعاتی که دانایی اساسی ترین ثروت جامعه است، شرط ایجاد ارزش افزوده آن تبدیل دانایی به توانایی است (ابطحی و صلواتی 1385 ). مدیریت دانش شامل فرآیندهایی می باشد که ایجاد، توزیع و به کار بردن دانش را در جهت اهداف سازمانی هدایت می کند. در واقع این فرآیندها به افراد سازمان کمک می کند تا خلاقیت و توانایی هایشان را جهت ایجاد ارزش های مطلوب بکار گیرند. مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می پردازد. NoNaka , Takeuchi 1995