تحلیل مواجهه الهیات تومیستی ژیلسون و ماریون با وجودشناسی هیدگر

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 325

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ORJ-5-10_004

تاریخ نمایه سازی: 19 شهریور 1396

چکیده مقاله:

در این نوشتار رویکرد ژیلسون و ماریون به وجودشناسی هیدگر تحلیل میگردد. در ادامه سعی میشودکه علاوه بر بزرگنمایی کردن جنبههای مختلفی از اندیشه هیدگر که مورد توجه ماریون و ژیلسون قرار گرفته است، آراء این دو متفکر نوتومیست مورد مقایسه قرار گیرد. ماریون به عنوان نوتومیست معاصرتحت تاثیر آرای ژیلسون است. نقطه اتصال این دو متفکر نوتومیست این است که بخشی از دیدگاههای خود را در تقابل با وجودشناسی هیدگر مطرح میکنند. هرچند آنها مواجهه انتقادی با هیدگر دارند ولی در برخی مواضع از او متاثر شدهاند. ماریون به پیروی از هیدگر شعار پایان متافیزیک را سر میدهد ولیبرخلاف هیدگر معتقد است که آکویناس انتوتیولوژیست نیست. این در حالی است که ژیلسون راه برون- رفت از مشکلات مدرنیته را مابعدالطبیعهای میداند که مبدا و غایت آن فعل محض هستی باشد و از این جهت وجودشناسی آکویناس را اصیلترین مابعدالطبیعه میانگارد. ماریون به تبعیت از ژیلسون معتقداست که رویکرد ماهوی دنزاسکوتوس و دکارت به وجود، موجب نگرش نهیلیستی در دوره معاصر شده است و برای رفع این مشکل باید به دلالتهای تنزیهی که مندرج در آنالوژی آکویناس است، توجه کرد تا زمینه برای تجدید نوعی الهیات سنتی که فارغ از مفاهیم متافیزیکی باشد، فراهم شود.

نویسندگان

علی سنایی

استادیار دانشگاه سمنان- گروه ادیان و عرفان