بررسی کهن الگوی سفر قهرمان با تکیه بر شخصیت رستم و مارکو کرالیویچ درشاهنامه و حماسه های صربی

تحقیق حاضر تحقیقی تطبیقی است که به صورت تاریخی و توصیفی به بررسی دو دسته ادبی مختلف رستم از ادبیات حماسی ایران با مارکو کرالیویج از ادبیات حماسی صربستان می پردازد.در بررسی آثار ادبی جهان به نمونه هایی بر می خوریم که مضمون آنها کهن الگوی قهرمان است و از نظر ساختار و طرح کلی به یکدیگر نزدیکند.در اینجا نسبت هر یک از قهرمانان )رستم مارکو(با وقایع ،تصمیم و اعمالشان از آغاز تا پایان حادثه در مقایسه ای تطبیقی و محتوایی ارزیابی خواهد شد.در این روش مبنا مقایسه هر جزء از طرح داستانها با هم است و فرض بر این است که با تحلیل لایه به لایه متن داستان چه دستاورد یکسانی حاصل می گردد.در این تحلیل در خواهیم یافت بین دو اسطوره مشترکات فرآوانی وجود دارد که می تواند به بر همخانوادگی و یگانگی در خاستگاه و منشاء آنها دلالت کند. در این مقاله بر پایه نظریات جوزف کمبل 1 به شیوه ساختار گرایان ، در پی ارایه نمایه ای بنیادین برای کهن الگوی سفر قهرمان در ادبیات حماسی دو کشورهستیم ،همچنین در مطالعه حاضر به رابطه بین دو داستان در دو حوزه معین در نقد کهن الگویی 2 و کهن الگوی سفر قهرمان 3 می پردازیم.با نظر به اینکه در مکتب یونگ همگی اسطوره ها و افسانه ها و رو یاهایاساسی به یکدیگر شباهت دارند و همه از کهن الگوی ناخود آگاهی جمعی سرچشمه می گیرند ؛بنابراین اسطوره محدود به زمان و مکان نمی شود.

کلیدواژه ها:

کهن الگو ، حماسه ، رستم ، مارکو کرالیویچ ، سفر قهرمان