هدف پژوهش حاضر، بررسی عناصر بومی و شگردها و نیز چگونگی استفادهی نویسنده از عناصر و تکنیکهای داستان در معرفی فرهنگ بومی استان کرمان و بهویژه آداب و رسوم کولیها در رمان سیلان، دختر کولی است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسیاستقرایی با رویکرد توصیفیتحلیلی انجام شده است و پژوهشگر، نمونه را بهصورت هدفمند و به شیوهی کتابخانهای گزینش کرده است. یافتهها نشان میدهند که این رمان در معرفی زیستبوم منطقه، فرهنگ بومی اعم از زبان، مسایل اجتماعی،سیاسی و اقتصادی، آداب و رسوم، اعتقادها و مختصات اقلیمی کرمان موفق بوده است و توانسته است طیف وسیعی از ویژگیهای منطقه را در خود جای دهد. نویسنده به یاری عناصر داستان همچون شخصیتپردازی، توصیفها و فضاسازی، زاویهدید، درونمایه و موضوع داستان و نیز شیوهی روایت و شکل اثر، این ویژگیها را به شکلی ملموس به مخاطب معرفی میکند. همچنین باور به معجزه و حضور افسانهها، شالودهی کار را شکل میدهند