مطالعه تطبیقی عشق از دیدگاه مولانا و رویس بروک

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 709

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_200

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

عشق نزد مولانا و رویسبروک، مدل و سبکی از زندگی نیز است که فقط مختص عاشقانمیباشد. از دیدگاه مولانا عشق شامل پنج مولفه و بع د درد، آتش، مستی، شمس و نیستیاست و از دیدگاه رویسبروک هفت مولفه و بعد، شامل یکی شدن خواسته بنده با خواستهخداوند، فقر، پاکی جسم و جان، تواضع، کوشیدن برای ورود به شکوه الهی و بارگاه خداوند،اتحاد با تثلیث همراه با مراقبه محض و آخرین مورد فنا در ذات خداوند می باشد. مطالعهتطبیقی ادیان روشی علمی و ابزاری مناسب برای شناخت و تجزیه و تحلیل ادیان است.ادیان اسلام و مسیحیت دو دین عمده و بزرگ حال جهان را تشکیل می دهند که بیشترینمومنان به این دو دین تعلق دارند. مبحث عرفان در حوزه دین یکی از مهمترین بخش هایهر دینی را تشکیل میدهد عارفان هر دینی گویی حقیقت دینشان را متجسم در زندگیو نگرش عرفای دین خود می بینند. در دین اسلام، مولانا سرشناس ترین عارف در قرنهفتم هجری است و در دین مسیحیت، رویس بروک عارف و راهب مسیحی در قرنچهارده میلادی با آثاری که از خود به جا گذاشته است در عرفان مسیحی تاثیر بسزاییدارد. هم عصر بودن این دو عارف و مطالعه در آثار و احوالشان فرصت نیکویی است تا بهبررسی مسایل مورد نظر خود و دیدگاهایی که در آن عصر مطرح بوده است بپردازیم.جایگاه عشق در ادیان و به خصوص در عرفان دینی می تواند در فهمیدن رسالت ادیانبرای کمک به بشر برای دریافت حقیقت زندگی بهتر کمک کند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

میثم خاتمی نیا

داشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه علامه طباطبایی