مقایسه عادتهای مطالعه در بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه رشته علوم انسانی شهرگرگان.مورد مطالعه: مدارس نمونه دولتی ومدارس عادی از دیدگاه روانشناسی شناختی

فرایند به چگونگی یادگیری یا مهارتها و روشهای یادگیرنده در پردازش محتوا مربوط می شود.دسته اخیر همان راهبردهای یادگیری هستند که با تاکید کنونی نظریه پردازان شناختی بر نقش فرد در یادگیری، مورد توجه روانشناسان تربیتی قرار گرفته است. بر این اساس به منظور شناسایی رابطه کاربرد انواع راهبرد یادگیری(تمرین، بسς دهی، سازماندهی و نظارت)با موفقیت دررشته تحصیلی (علوم انسانی)از جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه دوم نظری شهر گرگان نمونه ای به حجم 373 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای برگزیده شد. در این تحقیق برای بررسی و برآورد پایایی پرسشنامهها از روش آلفایکرونباخ استفاده گردید.بر اساس این فرمول زمانیکه ضریب Į محاسبه شده بیشتر از 70 بدست بیاید میتوان به این نتیجه رسید که دادههای بدست آمده از پایایی لازم برخوردارند.برای اطمینان از پایایی پرسشنامههای توزیع شده بین کارکنان با استفاده از نرم افزار آماریSPSS ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشنامهها به طور جداگانه محاسبه گردید و برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور تعیین تفاوت معنی دار در استفاده از راهبردهای یادگیری میان دوگروه موفق وناموفق از آزمون T) برای مقایسهدو گروه مستقل)و برای تعیین سهم هر راهبرد در پیش بین موفقیت تحصیلی استفاده بعمل آمد. نتایج نشان داد که در استفاده از انواع راهبردهای یادگیری بین دانش آموزان موفق و ناموفق تفاوت معنی دار وجود دارد و از میان راهبردهای چهارگانه به تکفیک دو راهبرد بسς دهی و نظارت بر درک مطلب برای دانشآموزان در رشته علوم انسانی و راهبردهای سازماندهی و نظارت بر درک مطلب برای دانش آموزان علوم انسانی نقش معنی داری در پیش بینی موفقیت تحصیلی دارند.

کلیدواژه ها:

فراورده یادگیری ، فرایند یادگیری ، دانش آموزان موفق ، دانش آموزان ناموفق